اشتباهات رایج در انتخاب همسر_ملاک های اشتباه در انتخاب همسر
مشاوره ازدواج صحیح با یک مشاور خوب بدون شک می تواند جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد و اگر شما مراجعه داشته باشید می توانیدبا خیال راحت زندگی متاهلی خود را شروع کنید.با این حال یک مقاله جالب برای شما عزیزان آماده کرده ایم.همراه ما باشید.
باورهای غلط در انتخاب همسر
امروزه شاهد ازدواج های منتهی به شکست زیادی هستیم. می دانیم که بسیاری اختلافات و مشاجره ها، طی زندگی مشترک و بعد از زمان عقد و ازدواج رخ می دهند. برخی از این اختلافات بخاطر فرهنگ های مختلف زوجین است که بروز آنها طبیعی است چون دو نفر از دو فرهنگ و تربیت مختلف باید با هم کنار بیایند و مسائل را حل کنند. برخی اختلافات بخاطر خصوصیات اخلاقی است که بعد از ازدواج ظاهر می شوند و درواقع قبل از بسته شدن پیوند، اصلا بروز داده نشدند و این مورد باید کاملا ریشه ای بررسی و رفع شود. گاهی افراد قبل از ازدواج کاملا با یک ماسک پوشاننده، رفتار می کنند ماسکی که تمام رفتارهای بد و اخلاقیات نابهنجار یا غیر طبیعیشان را می پوشاند و بعد از اینکه عقد و عروسی انجام شد نقاب خود را برداشته و تمامی اخلاقیات خود را نمایان می کنند. در این حالت هرچه سریعترهمسر این افراد باید جهت ریشه یابی مسئله اقدام کنند و به یک مشاوره ازدواج مناسب روی آورند.
در حالتی دیگر، موردی که بسیار هم شاهد آن هستیم، این است که افراد در دوران نامزدی که قبل از ازدواجشان داشته اند کاملا اخلاقیات منفی یا اختلالات شخصیتی یا رفتارهای نابهنجار طرف مقابل خود را متوجه می شوند ولی به جای تفکر و تعقل، اصرار دارند که آن مسئله با همه شدت و خطرناک بودن، مورد کوچک و بی ارزشی است که در زندگی حل خواهد شد. این شاید از بدترین اشتباهات رایج در انتخاب همسر می باشد. همانگونه که امروزه بسیار می شنویم، هیچ مرد یازنی نمی تواند همسر خود را کاملا تغییر دهد و به قول معروف او را بکوبد و از نو دوباره بسازد. چون بسیاری از اعتقادات، رفتارها و حتی اختلالات، در افراد نهادینه شده و به راحتی قابل تغییر دادن نیست. ما در زمینه روانشناسی بسیار شاهد هستیم که افراد می دانند که قطعا یک اختلال شخصیت دارند و مشکل آنها از بچگیشان تا الآن وجود داشته و با آن بزرگ شده اند و با اینکه بسیار از آن اختلال اذیت می شوند و زندگیشان را مختل کرده است، اما باز نمی خواهند یا نمی توانند که آن را تغییر دهند یا کنار بگذارند. در این حالت یک همسری که تازه وارد زندگی این افراد می شود چگونه می خواهد در عرض چند روز یا چند هفته او را تغییر دهد و از او یک شخصیت سالم بسازد؟! درنتیجه در شروع یک رابطه به هیچ عنوان نباید این فکر را کرد که فلان اخلاق همسرم که غیر معقول هست را تغییر می دهم! چرا که همانطور که گفته شد ممکن است آن اخلاق نشات گرفته از یک مشکل عمیق تری باشد.
برخی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
بسیاری از دختران، بخاطر عواطفی که دارند، از روی ترحم با انتخاب های اشتباهی وارد رابطه می شوند. مثلا از اینکه با فردی که با کمبود اعتماد به نفس زندگی می کند و یا پسر آرام و بی آزاری که تنها و منزوی است، یا پسری که خانواده خوبی ندارد یا از خانواده طرد و جدا شده است، وارد رابطه شوند و بخواهند با محبت های خود او را جذب خودکنند لذت می برند و تصور می کنند که این انتخاب آنها در آینده مرد معقولی خواهد شد که همیشه در پی همسرش است و از او متشکر می ماند و هیچ خبط و خطایی نیز نخواهد کرد! درحالیکه در اصل اینطور نیست و یک دختر هرقدر هم که مهربان باشد و با رحم و انصاف بخواهد از همسر خود مواظبت کند، باز نمی تواند مشکلاتی که فرد از قبل داشته و با آن یک عمر زندگی کرده را در عرض زمانی کوتاه از یاد او ببرند و کاری کنند که عواقب اذیت و آزاری که آن پسر دیده، به هیچ عنوان در طول زندگیشان باز پدیدار نشوند. متاسفانه حس ناجی بودن یا حامی بودن بسیاری از دختران را سوق می دهد که با مردانی که جدا شده اند، یا دچار بیماری جسمی یا روحی هستند زندگی مشترکشان را آغاز کنند و این واقعا برایشان مسئله ساز خواهد بود.
در ادامه شاهد هستیم برخی از مردان نیز بخاطر قدرت، یا طرز فکرهای خاص خودشان بدنبال افراد ضعیف می روند. آنها دختران ضعیف، بی اعتماد به نفس، ترسو یا کم حرف که ممکن است از خانواده ای با والدین کنترلگر باشند و اختلالات شخصیتی را به دوش می کشند، را انتخاب می کنند و اینطور فکر می کنند که آنها بخاطر ضعیف بودنشان در زندگی مشترک زنانی ساکت و بی توقع خواهند بود که از همسرشان هیچ توقعی نخواهد داشت. این شاید در برخی موارد درست باشد و یک دختری که در خانواده ای زورگو تربیت شده و در آن خانواده هیچ بها و ارزشی را به خود ندیده است، ممکن است ذاتا به یک دختر بی توقع تبدیل شده باشد که فقط بدنبال آرامش است و هیچ انتظاری از همسر خود ندارد و به قولی هیچ کاری با او ندارد و همسرشان بخاطر همین از آنها کاملا راضی است. اما باید درنظر گرفت ممکن است کامللا برعکس شود و اینگونه دختران به زنانی کمالگرا تبدیل شوند که بدنبال بهترین ها هستند و دائم در حال اذیت و آزار دادن همسر خود باشند تا هم او را هم زندگی مشترکشان را به بهترین تبدیل کنند.
به غلط همسری که مناسب شما نیست انتخاب نکنید
گاهی مواردی می بینیم که شخص بخاطر زیبایی، خوش صحبتی، وضع مالی خوب، قد و شیک پوشی، پرستیژ شغلی اجتماعی و مواردی از این قبیل کسی را بعنوان همسر خود برمی گزینند که هیچ سنخیتی با هم ندارند و کاملا در دو دنیای مختلف هستند اما چون یکی از معیارهای اصلی اش را دارد، او را بعنوان همسر به اشتباه انتخاب می کند. درواقع می خواهیم بگوییم که درست است که هر فرد باید معیارهای مشخصی در ذهن خود داشته باشد ، اما نباید برخی معیارهای اشتباه باعث شود انتخاب اشتباه کند. بعنوان مثال شاید دختر یا پسری که بدنبالش هستید باید خوش پوش و قدبلند و زیبا باشد اما حتما این را هم درنظر بگیرید که آیا می تواند هم صحبت من باشد؟اصلا وجه اشتراکی با هم داریم؟، خانواده هایمان تا چه حد مشابه هم هستند؟ اصول تربیتی که هر دو از کودکی دیده ایم و تجربه کردیم، تا چه حد با هم تشابه دارد؟ بهمین خاطر نباید روی برخی ملاک ها پافشاری داشت و باید این را دانست که اخلاق، رفتار، تفاهم، شباهت فرهنگ ها و اعتقادات دو نفر، بسیار مهم تر از وضعیت ظاهر او خواهد بود البته نه اینکه اصلا اهمیت نداشته باشد، خیر، اما تنها و تنها این ملاکهااهمیت ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید