نه گفتن_مهارت هایی که به ما می آموزد چگونه نه بگوییم
نه گفتن یکی از مهارت های مهم در زندگی است که باید ان را یاد بگیریم؛اگر نتوانیم این مهارت را یاد بگیریم باید همیشه اولویت های دیگران را به اولویت های خودتان ترجیح بدهید.
چگونه بتوانیم نه بگوییم؟
باید قبول کنید که هرکاری رانمی توانید انجام دهید
بسیاری افراد متاسفانه عادت کرده اند هرچه اطرافیانشان از آنها می خواهد را برآورده کنند. بهمین خاطر درنظر نمی گیرند که آیا کاری که از آنها خواسته شده را می توانند انجام دهند یا خیر. گاهی ما فراموش می کنیم که برخی کارها را نمی توانیم یا دوست نداریم انجام دهیم ولی بخاطر اینکه بقیه را خوشحال کنیم و نه گفتن را بلد نیستیم و چون عادت کرده ایم بقیه از ما همیشه راضی باشند، آنها را انجام می دهیم. این افراد کسانی هستند که برای شادی دیگران وقتت می گذارندوتمام تلاش خود را می کنند اما خود را نادیده می گیرند و با چند بار تکرار شدن این روند، آنها خسته و درمانده می شوند و احساس می کنند تمام انرژی آنها صرف دیگران شده و دیگران نیز او را نادیده می گیرند.
نترسید اگر نه بگویید، کسی به شما نمی گوید خودخواه
اغلب افرادی که عادت کرده اند دیگران را خوشحال کنند و کارراه انداز بقیه باشند، حس می کنند اگر به خواسته های دیگران گوش نکنند و آنها را فراهم نکنند، خودخواه تلقی می شوند و دیگر فرد محبوب خانواده و فامیل یا هر جمع دیگری نیستند. البته این حس را آن دسته از افرادی که وقتی درخواستی دارند، جواب نه می شنوند، به شخص القا می کنند. یعنی برای اینکه احساسات او را برانگیخته کنند یا وجدانش را تحت تاثیر قرار دهند شروع می کنند به ترساندن او از کاراکترهای بد و منفوری که هیچکس نمی خواهد آنها را داشته باشد ، به فرد می قبولانند تا او درنهایت خواسته آنها را انجام دهد. درحالیکه صفاتی که به آن فرد اختصاص می دهند نه تنها واقعی نیست بلکه کاملا از سر حرص و لجبازی است.
با بله گفتن های پی در پی اطرافیان خود را تنبل و پرتوقع می کنید
خودتان را درنظر بگیرید. وقتی تمام خواسته های شما توسط شخص دیگری انجام شود، شما احساس قدرت طلبی، مستبدی، ریاست نمی کنید؟ و اگر روزی آن شخص در مقابل خواسته شما، نه بگوید چقدر عصبی می شوید ؟ و یا چقدر از پس انجام آن کار برمی آیید؟
با گفتن بله و چشم به دیگران جز اینکه آنها را به فردی تنبل و بی مسئولیت تبدیل کنید، لطف دیگری در حقش نمی کنید. همچنین اگر قدرت نه گفتن نداشته باشید، کم کم دچار استرس هایی می شوید که نمی دانید منشا آن کجاست در حالیکه آنقدرنسبت به کارهای دیگران وسواس پیدا کرده اید که برای شخص خودتان ارزش قائل نمی شوید و دائم در تب و تاب برآورده کردن خواسته های دیگران می باشید.
یاد بگیرید چه زمانی نه بگویید
اینکه در هر حال به هر شخصی که از ما چیزی می خواهد نه بگوییم، هنر نیست و اصلا هم کار خوبی نیست. بلکه باید یاد بگیریم چه زمانی به چه افرادی نه بگوییم. می توانید برای تمرین، شخصی که اخیرا از شما تقاضایی داشته، حتی اگر از خانواده تان یا دوستان بسیار نزدیک شما بوده، فکر کنید که اگر به او نه می گفتم بهتر بود؟ اگر می توانستم در آن لحظه یک نه قاطع و محکم می گفتم، آنوقت چه حسی داشتم؟ حس سبک شدن؟ یا سرزنش خود؟ معمولا افراد وقتی برای برخی کارها آمادگی ندارند، با نه گفتن احساس آرامش بسیاری می کنند و احساس می کنند در آن لحظه چقدر آرام شدند و این حس از استقلال آنها نشات می گیرد. چون وقتی به خواسته کسی نه می گویند، احساس قدرت می کنند و به خودشان و طرفشان می فهمانند من خودم مهم هستم و برای خودم ارزش قائلم و لزومی ندارد تمام کارهای شما را انجام دهم چون اول زندگی خودم برایم اهمیت دارد.
بدانید که چرا نه می گویید
نه گفتن شما دلایل کاملا خوب و منطقی برای حفظ شخصیتتان دارد. شما نباید به این فکر کنید که اگر کاری که فلان کس از من خواسته را نتوانم انجام دهم به چشم او یک فرد بی عرضه خواهم آمد واو دیگر من را دوست نخواهد داشت و به من احترام نخواهد گذاشت. درحالیکه باید اینقدر اعتماد به نفس داشته باشید، که برایتان مهم نباشد چه کسی درباره شما چه فکری می کند یا اینکه تمایل دارد با شمارابطه اش را ادامه دهد یا خیر برای شما نباید اهمیت داشته باشد! شما باید فرد خوب و مستقل بمانید و اول از همه و قبل از همه به خودتان اهمیت بدهید و بعد به دیگران. وقتی اول خودتان و آرامشتان برایتان مهم باشد و این را به همه نشان دهید شک نکنید که دیگران درباره شما به این فکر می کنند که "او چون به خودش بسیار اهمیت می دهد، کاری که باب دلش نباشد انجام نمی دهد پس فلان کار را از او نخواهیم چون میدانیم که او قبول نمی کند!" اما برعکس اگر شخصیتی بی ابهت و ساده ای داشته باشید که دائم در حال بدو بدو کردن برای دیگران است، این را هم به دیگران نشان می دهید با رفارهایتان . پس آنها نیز به خودشان اجازه می دهند دائم از شما تقاضا کنند . چون از نظر آنها شما شدیدا دنبال راه انداختن کار مردم هستید واگر یک کار دیگر هم آنها به کارهایتان اضافه کنند مشکلی با آن نخواهید داشت.
نه گفتن به حفظ علائق شما کمک می کند
اگر بتوانید به درخواستهایی که دیگران از شما می خواهند پاسخ مثبت ندهید، زمان بیشتری دارید تا به علائق خود بپردازید. همه ما می دانیم که باید برای حال دل خودمان وقت بگذاریم. کارهایی که حالمان را خوب می کند مخصوصا اگر جزو افراد حساس یا آسیب دیده هستیم، باید جزو اولویت های ما باشد. اگر مدام پی این باشیم که بخواهیم دیگرا را خوشحال کنم دیگر برای خودتان وقت نخواهید داشت و به مرور وارد چرخه ای می شوید که خود و رضایت خوتان در آن وجود ندارد و تنها نیازهای بقیه در آن وجود دارد و اینکه این نیازها دائم تکرار می شود و فردیت شما از بین می رود و وقتی به خودتان می آیید می بینید برای خودتان هیچ کاری نکرده اید و از خودتان و زندگیتان رضایت ندارید و با اختلالات روحی ای مواجه می شوید که درمان آن زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
پس بهترین حالت این است که بتوانید قدرت نه گفتن را با خود تمرین کنید و سعی کنید در همه حال اول حال خود را در نظر بگیرید و جای اینکه رضایت بقیه را به دست آورید ابتدا برای خود، شخصیت و پیشرفت خود تلاش کنید البته نه اینکه بقیه را نادیده بگیرید و به یک شخص خودبین و خودخواه تبدیل شوید اما بنای زندگی خود را روی رضایت سایرین قرار ندهید.
چرا ما قدرت نه گفتن نداریم
طبق تجربه ای که در روان درمانی هایم درارتباط با مراجعینم داشتم این بود که هر چقدر افراد بیشتر از خودشون متنفر باشند انگار بیشتر سعی و تلاش دارند که آدمهای اطرافشون خوشحال کنند خب معلومه وقتی ما اعتقاد داشته باشیم که فرد به درد بخوری نیستیم باعث می شود که ناخودآگاه به بقیه بیشتر از خودمون اهمیت بدهیم و کلی تلاش کنیم که بقیه هم متوجه می شن که ما آدم بدی نیستم بنابراین مدام تلاش می کنیم که خواسته های آنها را به خواسته های خودمان اولویت بدهیم بنابراین نه گفتن همچین کار راحتی هم نیست. پس اول از همه باید عزت نفس خودمونو بالا ببریم. یعنی یاد بگیریم به خودمون احترام بذاریم. این احترام اول از جسم و بدنمون، غذایی که می خوریم، خواب کافی، رعایت بهداشت جسم و روان، پرداختن به تفریح، پرداختن به کارمون و تلاش برای ارتقای شغلی و … اتفاق می افته و مهم ترینش اینه که باید برای دوست داشتن خودمون اول از همه به آدمهایی که ما را اذیت می کنند و مدام ما را توی زحمت بیخودی می اندازند، نه بگیم و بعد به بقیه کارهای مهم در مورد خودمون، مثل مواردی که خدمتتون گفتم برسیم. افزایش و بهبود عزت نفس با مطالعه و تحقیق به دست می آید. بسیاری از مراجعینم را می بینم که می گویند خانم دکتر چگونه روی عزت نفسم کار کنم وقتی اون دیگه شکل گرفته و منو به یه آدم ضعیف تبدیل کرده؟ من دیگه اینجوری بار اومدم.. این افراد اصرار دارند که اینگونه رشد کرده اند و نمی توانند خود را تغییر دهند اما تصور آنها کاملا اشتباه است. همانطور که در پادکست مشاوره روانشناسی هایم درباره عزت نفس گفته ام، عزت نفس مهارتی اکتسابی است که می توان آن را به دست آورد و تقویت کرد. درسته که ما یک سری الگوها رو دریافت کردیم و همونها رو پیش گرفتیم و طبق اونها رفتار می کنیم، اما هر شخصی می تواند نقاط ضعف شخصیت خود را بشناسد و آنها را بهبود ببخشد و همینطور نقاط قوت رفتارهای خود و ویژگی های مثبت شخصیتی اش را بیشتر به کار گیرد. درنهایت درمی یابیم که ریشه و اساس عدم جراتمندی ( عدم قدرت نه گفتن) در عدم داشتن عزت نفس است که باعث ایجاد یک خوف و ترس درونی می شود و اجازه نمی دهد افراد کاری را که دوست ندارند یا کاری که در اولویتشان نیست را به خاطر کسب رضایت دیگران به دست آورند.
دیدگاهتان را بنویسید