آزادی_مفهوم ازادی چیست؟
آزادی واژه ای مقدس در همه ادیان و آرمان ها و کتب محسوب میشود؛اما معنا و مفهوم آن در فرهنگ های مختلف متفاوت است؛در هر بحثی نسبت به ازادی باید نسبیت را در آن در نظر گرفت.ژول ورن درباره ازادی می گوید :ازادی ارزش آن را دارد که بهایش را بپردازی…
مفهوم آزادی
جهان هستی ترس، عشق، آزادی را با هم می آورد. ترس و آزادی با هم نمی توانند باشند. جهان هستی به ما یک جایگزین نشان می دهد که انتخاب کنیم که آزادی ما مختل نشود. می توانیم ترس را انتخاب کنیم و می توانیم آزادی را انتخاب کنیم. نه آزادی و نه ترس توسط طبیعت به ما تحمیل نشده است. بلکه طبیعت به ما راه انتخاب می دهد. اینکه گزینش با خودمان است و بستگی به هوشمندی ما دارد که کدام راه را انتخاب کنیم و نمی توانیم هر دو را باهم انتخاب کنیم. هر دو ترس و آزادی در اختیار ما گذاشته می شودولی ما باید یکی را انتخاب کنیم . از نظر روانشناسی بالینی بیشتر مردم ترس را انتخاب کردند. به سبس ترس تحت سلطه می گردند و حتی گاهی بابت این تحت سلطه بودن ممکن است موجب بهره کشی گردند و تعداد بسیار اندکی هستند که آزادی را انتخاب می کنند نکته ی بسیار مهمی وجود دارد این است که آزادی مسئولیت به وجود می آورد.لحظه ای که ما انتخاب می کنیم که آزاد باشیم مسئول تک تک حرکات خودمان هستیم و مسئول تمام زندگیمان می شویم. مسئول رنج ها و شادکامی ها. مسئول اینکه در خواب بمانیم یا بیدار شویم. با آزادی است که درهای مسئولیت باز می شود. ترس باعث می شود که تمام مسئولیت ها گرفته شود. ترس نوعی امنیت است و در امان بودن. چون شخصی دیگر مسئولیت و بار مسئولیت را بر عهده گرفته است و این است که بسیاری افراد ترس را انتخاب کرده اند و لحظه ای که آنها دیگر خودشان نیستند تمامی امکان رشد کردن را از دست می دهند. بنابراین وقتی ما به دیگران اجازه بدهیم مسئولیت زندگی ما را داشته باشند آنها شروع می کنند به چیدن ریشه های ما. رشد یک درخت بستگی به رشد ریشه های آن دارد که هرچه بیشتر رشد کند بیشتر در زمین فرو می رود درنتیجه تنه ی درخت تنومندتر می گردد. کسانی که آزادی خود را از دست داده اند درواقع معنویت خود را از دست داده اند.
آزادی در ما یک فردیت اصیل با چالش های بزرگ و مسئولیت های عظیم و مخاطرات خلق می کند ولی زندگی بدون مخاطرات، زندگی نیست و فقط سپری کردن روزهای عمر است و آنوقت امن ترین مکان گور است. جایی که هیچ مرض و خطری وجود ندارد. نه هپاتیت و نه ایدز، نه جرم و نه تجاوز… هیچ چیز در آنجا رخ نمی دهد. بنابراین کسانی که ترس را انتخاب می کنند یک گور روانی را برای خود انتخاب کرده اند. من به عنوان روان شناس، همیشه سعی ام بر این بوده که افراد را از گور روانی خود نجات دهم و به آنها فرصت دهم تا آزاد و مسئول باشند تا مخاطره کنند و ماجراجویی کنند.
به دست آوردن آزادی و رابطه آن با ریسک و مخاطره کردن
همیشه عاشق کوهنوردی بودم و هستم و هر زمان فرصتی پیش بیاید به کوه و دشت و دمن می زنم زیرا می دانم کوهنوردی خطرناک است ولی تا زمانی که خطر را نپذیری هرگز به قله های وجودت دست نخواهی یافت .زیرا می دانم زندگی کردن توام با خطر یعنی حیات و اگر مخاطره آمیز زندگی نکنی حیات نداری. حیات تنها در خطر کردن به گل می نشیند هیچگاه در امنیت شکوفا نمی شود. فقط در ناامنی می شکفد. اگر ما شروع به دریافت امنیت کنیم باز می ایستیم . زیرا آنوقت است که می ترسیم. چون کسی هرگز نمی فهمد چطور به داخل ناشناخته برود و چرا ریسک کند؟ زیرا ناشناخته در ما ایجاد هراس می کند. همینکه به ناشناخته فکر کنیم، شروع به احساس ناامنی می کنیم. به نظر من مردم به دو دسته تقسیم می شوند آنهایی که می خواهند راحت زندگی کنند، در پی سوگ هستند و مقبره ای امن و راحت می خواهند و آنهایی که می خواهند زندگی کنند، پس زندگی مخاطره انگیز را برمی گزینند. چون زندگی تنها در صورت وجود خطر و با پیشرفت هیجان می آورد. بسیاری از افراد هستند که ممکن است کل زندگیشان را برای چیزهای عادی و پیش پا افتاده از دست بدهند. معنی سرزنده بودن یعنی درک این موضوع که نباید به چیزهای کوچک اهمیت زیاد دهیم.
کسی که آزادی ندارد زود احساس خستگی می کند زیرا مدام در حال جمع آوری امنیت برای خود است. هرگز زندگی نمی کند. حتی یک لحظه زندگی سیال، متحرک و پویا ندارد. بلکه فقط در حصار امنیت و آشنایی و احترام زندانی شده اند.بنابراین طبیعی است احساس خستگی کنند. پس آزادی یعنی هروقت فرصتی برای خطر کردن به دست آوردیم، هرگز آن را از دست ندهیم و بدانیم هیچوقت بازنده نخواهیم شد.
ریسک کردن تنها تضمین برای یک زندگی واقعی است
درواقع وقتی دانه ای شکفته می شود وقتی کودکی متولد می شود و رحم را ترک می کند تمام راحتی ها و رضایت را کنار می گذارد و به سمت دنیای ناشناخته گام برمی دارد. این مفهوم آزادی است. درصورتیکه ترس ما را فلج می کند. مثل اینکه کودک هنگام ترک رحم مادر مردد باشد چون دارد امن ترین جای دنیا را ترک می کند. بنابراین آزادی مفهوم درستش رهایی از ترس است. از دست دادن شناخته ها و ورود به ناشناخته ها. بنابراین آزادی یعنی انتخاب برای آموختن، برای تجربه کردن و رفتن به سوی تاریکی.
رسیدن به آزادی چه ویژگی هایی را در افراد بوجود می آورد
بهمراه آزادی شهامت کسب می شود. ذکاوت و هوشمندی، گشادگی، انعظاف پذیری و توانایی یادگیری همراه آزادی بوجود می آید. بنابراین هروقت حق انتخابی وجود داشت مورد ناشناخته و پرمخاطره و خطرناک و ناامن را برگزین. بنابراین در تعریف نهایی از آزادی باید گفت هرگز ناشناخته ها را از دست نده و همیشه ناشناخته ها را برگزین و پیش برو. حتی اگر به زحمت بیفتی ارزشش را دارد. همیشه سودمند است و شما بدین ترتیب بالغ تر، صادق تر و هوشمندتر می شوید به امید آن روز…
برای آشنایی بیشتر با مفهوم آزادی و آزادگی ویدیوی زیر را مشاهده کنید.
https://drfahimehrezai.com/video/fa/59/
دیدگاهتان را بنویسید