ویرانگران ذهن

خب حالا بریم ببینیم که این خون آشام های اساسی چه ویژگی هایی دارند!
همیشه ی خدا زندگیشون توی بحران هست یا دچار مشکل اساسی هستن اونها استاد اینن که واکنش های احساسی دیگران را برانگیخته کنن و بعد صرف نظر از اینکه اون واکنش احساسی مثبت یا منفی باشه، ازش تغذیه کنن.

این ویرانگران ذهن 3 تا ویژگی مشخص را به طور همزمان از خودشون به نمایش می گذارن.

• نیاز بیش از حد به دریافت تایید و توجه دیگران
• باور اینکه اتفاقاتی که براشون رخ میده تقریبا هیچوقت تقصیر خودشون نیست
• عدم آگاهی اونها، نسبت به الگوهای رفتاری مخربشون

این 3 تا ویژگی به دو دلیل مجموعه ی خطرناکی هست:

یک اینکه این ویژگی ها همدیگه رو تشدید می کنند.
دوم اینکه معمولا افرادی که اطراف این آدمها هستند، به شدت آسیب می بینن

این ویژگی ها به این معنی نیست که این افراد همیشه بیچاره و ناموفق هستند، اتفاقا اونها می تونن جزو موفق ترین و جذاب ترین افرادی باشن که شما ملاقات می کنین. اونها انواع مختلفی دارن، مرد، زن ، زشت، زیبا، ثروتمند، فقیر و … و اونها همیشه روابط مسمومی رو شکل می دن. چه بعنوان شریک عاطفی و چه در قالب دوست.

مورد اول: نیاز بیش از حد و شدید برای دریافت تایید و توجه دیگران دارند و مکالمات با ویرانگران ذهن همیشه تحت تسلط یک طرف هست. بله مشخصه که به طرف اونها. همه چیز در مورد اونهاست. مشکلاتشون ، اینکه فلانی چطوری بهشون بی احترامی کرده، چطوری فلانی می خواد ازشون انتقام بگیره، اینکه چقدر فوق العاده هستن. چقدر بیچاره هستن، اینکه همه می خوان شبیه اونها باشن و ازشون تقلید کنن یا اینکه همه از اونها متنفرن یا اینا از همه متنفرن.
سیلابی از توهم از اینکه چقدر بی نقص و فوق العاده هستن، یا توهمی از اینکه تا چه حد بیچاره و بدبختن. معمولا این توهم خود خفن انگاری، یا قربانی پنداری، پشت سرهم، توی یک مکالمه اتفاق میفته. در هر حال اگر طرف حسابتون همچین موجودی باشه بهتون قول میدم که به یک ساعت نمی کشه دلتون بخواد سرتون رو به دیوار بکوبین یا به هر روشی صدای اون ویرانگر رو خاموش کنین.

مورد دوم: باور اینکه هیچکدام از مشکلاتشان تقصیر خودشان نیست
رفتار بیش از حد ملتمسانه ویرانگران ذهن، اغلب واکنش منفی دیگران رو برانگیخته می کنه و در ادامه اطرافیان رو ازشون دور می کنهولی به جای اینکه اونها حتی 1درصد در نظر بگیرن که دیگران ازشون دور شدن و پاسخ منفی بهشون دادن، چون رفتار یا حرف خودشون توهین آمیز خودخواهانه، بی ادبانه یا ناراحت کننده بوده، ترجیح می دن باور کنن که همیشه دیگران هستن که عوضی، ریاکار، متعصب، گستاخ و بی ادبن.
همونطور که گفتم، ترکیب این رفتارها به شدت آسیب زننده است. نیاز افراطی به دریافت تایید، باعث ایجاد رفتارهای غیراجتماعی میشه، بعد به واکنش منفی دیگران منتهی میشه.
که همین احساس قربانی پنداری خون آشام ها رو تشدید می کنه و همین موضوع رفتارهای غیراجتماعی شون رو بیشتر و بیشتر می کنه.
توانایی یک ویرانگر ذهن، برای اینکه رفتارهای نامناسب و غیر اجتماعیش رو در ذهن خودش کاملا منطقی تفسیر بکنه واقعا فوق العاده است. یک ویرانگر ذهن حتی از اینکه ویژگی های منفیش روروی دیگران فرافکنی بکنه هم فراتر می ره. بذارید با یه مثال توضیح بدم مثلا اینجوری استدلال می کنه: رئیسم منو اخراج کرد چون یک آدم عوضیه. نه اینکه رئیسم من رو اخراج کرد چون همیشه زیرآب همه رو می زنم و هرگز کار خودمو درست انجام نمی دادم…

فقط و فقط یک نوع از افراد هستن که حاضر می شن به ویرانگران ذهن نزدیک بشن و اونها سایر افرادی هستن که از کمبود عزت نفس رنج می برن. اونها یا آنقدر به خودشون بی توجهن که متوجه تاثیرات منفی که یکی ویرانگر ذهن روشون میذاره نیستن، یا خودشون هم ویرانگر ذهن هستن و تشنه نمایش و توجه و قربانی نمایی های بی پایان هستن. ما این رو در روابط اساسی به وضوح می بینیم، افرادی که به هم شبیه هستن هم رو جذب می کنن و اینکه می گن دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید کاملا درسته.

مورد سوم این بود که این افراد خودآگاهی ندارند
ممکنه با خودتون فکر کنین یک ویرانگر ذهن در نهایت متوجه الگوی تکراری که در تمام روابطش پیش میاد میشه. رفتار مشحص واکنش مشخصرو به دنبال داره. این واکنش ها خوشایند نیستن. پس شاید بهتر باشه باورها و رفتارهامونو دوباره بررسی کنیم اینکه تنها مورد ثابت در تمامی روابظ شما خودتان هستین و اگر شما تمامی روابطتان به نوعی مزخرفن، شاید بهتر باشه تنها چیزی که شروع کنید دلیل همه ی روابط مشترکه: خودتون

این نتیجه گیری با اینکه خیلی خیلی واضح به نظر می رسه، به ندرت برای یک ویرانگر ذهن اتفاق می افته. اونها این توانایی رو ندارن که با خودشون صادق باشن و مسئولیت زندگی خودشون رو بپذیرن. از نظر روانی اونها به یک راه فرار احتیاج دارند.

ویرانگران ذهن همیشه آنقدر روی محیط خارجی متمرکز بودن که هرگز موفق نشدن این توانایی رو در خودشون پرورش بدن که افکار و احساسات درونیشون رو تحلیل کنن.یا قابلیت های خودشون رو زیر سوال ببرن. ویرانگران ذهن معمولا از اینکه تنها باشن متنفرن و اصولا حتی اگر تناقضی یا کشمکشی وجود نداشته باشه اونها قطعا یک کشمکشی ایجاد می کنن. دلیلش اینه که اونها نیاز دارند حواسشون رو از خودشون پرت کنن و این عدم خودآگاهی بازی سرزنش دیگران، باعث میشه همینطور به دنبال تایید و توجه دیگران بمونن و این به دنبال تایید دیگران بودن، باعث میشه عدم خودآگاهی هرگز به پایان نرسه.
اگر هنوز دارید به خوندن مقاله ادامه می دید و با خودتون فکر می کینید ای وای من یه ویرانگر ذهن هستم، لطفا آرامش خودتون رو حفظ کنین من بهتون حق میدم چون شما تا الان بهتر از این بلد نبودین . من روانشناس موظفم که بهتون با آگاهی دادن کمک کنم که از این به بعد مسیر درستی رو پیش بگیرین و شرایط رو از همین الان تغییر بدید.

قدم اول

به جای اینکه یکسره به مسائلی فکر کنید که کنترل اونها دست شما نیست به مسائلی توجه کنید که می تونید روی آنها کنترل داشته باشید. شما نمی تونین کنترل کنین که رئیستون آدم خوبی باشه یا نه، یا اینکه همکارتون باهاتون علائق مشترکی داشته باشه یا نه، به همین دلیل اینها نباید اصلا اهمیتی داشته باشند و شما باید نگران بودن در مورد این مسائل و مسئول دونستن اونها بابت مشکلات خودتون رو پایان بدید. از خودتون بپرسید چه چیزی رو می تونید تغییر بدید شما فقط می تونید رفتارهای خودتون رو کنترل کنید. از همین جا شروع کنید خلاقیتتان را بالا ببرید و بازده بیشتری در محیط کار داشته باشید. فقط و فقط روی چیزی که تحت کنترل خودتون هست تمرکز داشته باشید.

قدم دوم

قدردانی بابت چیزهایی که همین در اختیار دارید رو تمرین کنید. سعی کنید هرروز موارد متفاوتی رو عنوان کنید برای قدردانی.

قدم سوم

احساس قدردانیتون نسبت به دیگران را از خودتون بروز بدید. کم کم سعی کنید رفتارهای مهربانانه با نزدیکانتون شروع کنید.شاید الان اخم کردید اما مطمئن باشید شما از دیگران همان چیزی رو دریافت می کنید که به انها تقدیم کرده اید. آن تایید و توجهی که همیشه به دنبالش بودید فقط در صورتی سمت شما میاد که شما هم این احساس رو به بقیه بدید. برای آزمایش یک هفته هرروز این چالش رو برای خودتون ایجاد کنید که یکی از این کارها رو انجام بدید. از یک نفر تعریف کنید.به یک نفری که به شما نزدیک  هدیه بدید. مثال های ساده اینکه فلانی چقدر لباست زیباست مامان می دونم معمولا با هم کنار نمیاییم اما واسه کارایی که برام انجام دادی ازت ممنونم. فلانی امروز صبح قهوه های فلان کافه تخفیف داشت و برای توهم خریدم.
شاید این کارها به نظرتون لوس بیاد ولی ضرر نداره که یک بار امتحانش کنین و نکته خیلی خیلی خیلی مهم اینکه هیچ توقعی در مقابل این کارها نداشته باشید. مثلا سه روز بعد نرید یقه فلانی رو بگیرید  که چرا اون برای شما چیزی نخرید. ای وای همه از من متنفرن . واقعا هرچقدر هم که وسوسه شدید خودتون رو کنترل کنین و اینجور بازخوردها رو هیچوقت از خودتون بروز ندید. دوستان این سه قدم سیکل باطل بازخوردی نسبت به ویرانگران ذهن رو از بین میبره. تمرکز روی مسائلی که تحت کنترل خود شماست بهتون کمک می کنه کم کم مسئولیت اتفاقاتی که براتون می افته رو به عهده بگیرید تمرین شکرگزاری بهتون کمک می کنه از توهم قربانی پنداری و سرزنش دیگران و دنبال تایید بودن بیرون بیایید . نشون دادن قدردانی نسبت به دیگران تایید حقیقی اونها رو به جای توجه مصنوعی برانگیخته می کنه. و صد البته که تمرین این سه قدم به طور آگاهانه کم کم میزان خودآگاهی شما رو نسبت به عملکرد و احساساتتون افزایش میده. حالا من حدس می زنم که تعدادی از شما به این قسمت از مقاله رسیدید و دارید با خودتون می گید وای بعضی ها واقعا هیچ خبر ندارن که اوضاعشون چقدر خرابه چه مطلب خوبی بود ولی مشکلات من واقعی هستن. من واقعا مشکلاتی دارم که هیچ کنترلی رویشان ندارم. این دکتر رضائی اصلا نمی فهمه واسه همه یه نسخه می پیچه ! درست مثل بقیه…. هیچکس من رو نمی فهمه یا اگر این میاد  تو ذهنتون که من فهمیدم یک ویرانگر ذهن هستم ولی پس با این اوصاف باید برم بمیرم ؟ یعنی ما آدم نیستیم؟ اگر شما در هر نقطه ای از این مطالب این جملات را گفتید خبر بدی براتون دارم اینکه شما هم یک ویرانگر ذهن هستید.

برای آشنایی بیشتر با ویژگی های افراد ویرانگر ذهن می توانید در وبینار " چگونه افراد ویرانگر ذهن را شناسایی کنیم" که در تاریخ 18 و 21 تیر ماه برگزار می شود، شرکت کنید. برای اطلاع از نحوه ثبت نام با ما تماس بگیرید همچنین ویدیوی زیر به شما جهت آشنایی با نحوه ثبت نام کمک خواهد کرد.