تحلیل فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده

در بسياري از شرايط و موقعيت ها ما مغز نداريم اما متاسفانه در اين شرايط چوبان هاي دلسوز ما را هدايت نمي كنند و فرصت بسيار خوبي است براي چوپان ها تا بي مغز ها را جمع كنن و حسابي قدرت نمايي كنن بي مغزها طعمه بسيار خوبي براي چوپان ها هستن

روابط ما انسانها در چهار حالت قاطعیت، پرخاشگری ، سلطه طلبی و سلطه گری خلاصه می شود.نوع سالم روابط قاطعیت می باشد و هر 3 رابطه دیگر برای هر دو طرف رابطه مخرب و غیر سازنده است.در صورتي كه شما در فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده شاهد فقط دو الگوي رفتاري سلطه طلب و سلطه گر هستيد.

 در فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده كاملا شما شاهد شخصيت هاي سلطه طلب و سلطه گر هستيد كه به توضيح مختصر ان مي پردازم.

شخصيت شكور كه نمونه بارز يك شخصيت سلطه گر مي باشد به بهره کشی از افرادي كه كاملا زير نظر او هستن مشغول هست و افرادش منفعلانه به نیاز های او پاسخ می دهند.
در فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده شكور افراد با اعتماد به تفس پایین، منفعل و معمولا با سن کم را خود انتخاب كرده وبه دلیل احساس حقارتی که در خود دارددر تحقیر اطرافيان خود و افرادي كه زير نظر او هستندکوتاهی نمی کند
شما در فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده شاهد ان هستيد كه برادر شكور نويد محمدزاده كه در نقش شاهين است چگونه با فرد سلطه گر كه شكور است همانند سازی کورکورانه می کنند . ولي در واکنش به مشکلات کاملا منفعلانه عمل می کند .
شما در فيلم مغزهاي كوچك مي بينيد كه شخصيت شكور كه يك شخصيت سلطه گر ديكتاتور يا خودشيفته مي باشد در برخورد برادر خود نويد محمد زاده چگونه درباره بیدادگری، عصبانیت و خشم خود اغراق می‌کند و می‌خواهد او را هدایت، تحمیق و از او مراقبت کند.

و در قسمتي كه شاهين به ملاقات او در زندان رفته چون بخش عظيمي از قدرت خود را از دست داده حالا شروع مي كند به باج دادن به او و گول زدن و دروغ گفتن تا او را تحت كنترل در اورد و چقدر زيباست ديالوگ اخر فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده كه گوسفندان چون مغز ندارن اگر چوپان نداشته باشن راه را گم ميكنن گرسنه مي مانند و در اين فيلم پر واضح است افرادي زير سلطه چوپان قرار مي گيرند كه اطاعت كنند و هيچ چيز را مورد سوال قرار ندهند چون يا كشته مي شوند و يا از گرسنگي مي ميميرند و انقدر ترس بر انها نهادينه شده كه بهتر است به دنبال حقيقت نروند و اطاعت كنند تا شرايط اشان بدتر از شرايط موجود نشود يكي از ويژگي هاي افراد سلطه طلب ايجاد ترس و واهمه در ارتباط با افراد است كه با اين ترس بتوانند بيشتر سلطه گري كنند وشما ايجاد اين نوع ترس را در شخصيت هاي سلطه گرا به وفور مشاهده مي كنيد و تا وقتي اين قدرت را دارند كه افراد بر ترس خود غالب نشوند ترس و واهمه يكي از شيوه هاي سلطه گري شخصبت هاي خود شيفته است و ابزار ديگر انها عصباني كردن افراد و پاسخ به عصبانيت انها با شدت بسيار است

از نظر روانشناختي لذت ناشي از قدرت باعث افزايش دوپامين و سروتونين مغز ميشود كه دو ماده شيمايي هستند كه يك سري از سلولهاي مغزي مسوليت ساخت اين دو ماده شيميايي را دارند كه تاثير مستقيم بر خلق و خوي ما دارد در افراد قدرت طلب با زير سلطه قرار دادن افراد به دليل لذتي كه از قدرت و نفوذ ي كه بر ديگران دارند باعث ترشح اين دو ماده شيميايي مي شود و طوري ميشود كه مغز به ان اعتياد پيدا مي كند و همين اعتياد فرد را وادار مي كند كه با شدت بيشتري بكوشد تا روز به روز قدرت خود را بسط دهد مانند معتادان كه مجبورند دوز مصرفي خود را بالا ببرند تا ميزان رضايت شان كاهش نيابد و اين روحيه ديكتاتوري مي تواند در خانه هم حكمفرما باشد و شما در فيلم مغزهاي كوچك زنگ زده شاهد ديكتاتوري شكور در محيط خانه هم بوديد و اين حس لذت را در تمام ارتباطات خود ميخواست كه بكار گيريد زيرا فقط در يك حوزه پاسخگويي حساس رضايت او نبود.