زبان عشق فرزندان پنج
زبان عشق فرزندان پنج
دکتر رقیه زراعتی مشاور کودک، نوجوان، والد
مقدمه :
دوستی دارم ماه، با اخلاق، مهربان و بامرام. یادش به خیر وقتی با هم همسایه بودیم، غروبها میرفتیم مسجد. موقع برگشت او من را میرساند سر کوچه مان. بعد من اورا میرساندم سر کوچه شان! و بعد … تا بخشی از حرفهایمان تمام میشد! و از هم خداحافظی میکردیم. بعد ها زمانه مارا از هم دور کرد. بیش از هزار کیلومتر. دلم برایش تنگ میشد و دوباره بازی زمانه ما را به یک منطقه کشاند. الان همسایه نیستیم ولی قرار گذاشته ایم هر وقت فرصت شد به هم زنگ بزنیم و با هم برویم پیاده روی.
یکی دو روز پیش خواستم بروم خیابان اصلی و برای چادر گلدارم زیپ بخرم. دوست دارم تغییراتی توش ایجاد کنم که سرکردنش راحت تر باشه مثل زیپ و استین کش دار و جیب. این چادر رو گلایل عزیزم از مشهد برام سوغاتی اورده بود. هر وقت میرم مشهد سرش میکنم. سبک و زیباست و البته گلهایی دارد که رنگ چشم گلایل هستند.سبز شگفت انگیز .
داشتم اماده میشدم که یادم امد خانه دوستم نزدیک خیابان اصلی است زنگ زدم و او مثل همیشه پایه بود . قرار شد من از غرب و او از شرق راه بیفتیم. وسطهای خیابان دیدمش. هنوزهم مثل اهویی چالاک است. همدیگر را در آغوش گرفتیم. و رفتیم که هم برویم هم بخریم و هم بگوییم و بشنویم…. .
اول زیپ ها را خریدیم. دوست نداشتیم کار ناتمامی در ذهنمان داشته باشیم که مانع تمرکزمان روی حرف زدنمان بشود!!!
و رفتیم… . در بین یک عالمه حرف که زدیم دوستم نگرانی اش را بابت پسرش بیان کرد. غم سنگین افسردگی پسرش قلبش را به درد آورده بود. این روزها اوضاع حتی بدتر هم شده. پسر نه از خانه بیرون می اید و نه در خانه با پدر و مادر حرف میزند او در خود فرو رفته و مادر با دیدن حال پاره جگرش مثل شمعی می سوزد و آب می شود.
چرا نمیبریدش دکتر؟
باباش مخالفه. اعتقادی به روانپزشک و روانشناس نداره. تازه میگه بابای من هم همینطوری بود. اتفاقی نیفتاد زندگیش رو کرد!خدای من!
و ما کلی با هم حرف زدیم. در میان حرفهایمان فهمیدم پدر بزرگ رابطه چندان خوبی با فرزندانش نداشته و الان پدر نمیتواند به خوبی با پسرش ارتباط بگیرد در اوج افسردگی پسر، راه حلی که به ذهن پدر رسیده جدا زندگی کردن والدین از هم بوده! اما مادر با توجه به عشقی که به خانواده داشته حاضر به این کار نشده و دارد تلاشش را برای کمک به پسر می کند… .
نزدیک ساعت 5 و نیم بود و من ساعت شش قرار تماس تصویری داشتم. از دوستم خداحافظی کردم. وقتی بغلش کردم گفتم دلم میخواد به افتخار تو سری مطلب پنج زبان عشق فرزندان رو اماده کنم. لطفا گوش کن و ببین زبان عشق پسرت چیست؟ با همان زبان بهش عشق بده. گرمای عشق، درمان سردی افسردگی است. اول گرمش کن وقتی از انجماد خارج شد کمکش کن که بلند شه و با افسردگی مقابله کنه.
وقتی دوستم از پیچ خیابان رد شد لبخند زدم، ما امروز دوبار دیگر از همین پیچ رد شده بودیم. بازهم او مرارساند و من او را ! و بار اخر بازهم او من را رساند و خداحافظی کرد و رفت.
این سری مطلب رو هدیه میکنم به دوست ماهم و همه ی والدین، کودکان، نوجوانان، مربیان و درمانگران. از اینکه با ما همراهید سپاسگزارم: رادتمند دکتر رقیه زراعتی.
=========================================================================
پنج زبان عشق فرزندان
قبل از شروع مباحث، یادآور میشم این مطالب در عشق ورزی به خود، همسر، فرزندان، والدین، همشیره ها،دوستان و… مفید و کابردی هستند. با توجه به سری مطلب شفقت به خود که در صفحه اینستاگرامم و کانالهای قصه های زندگی در ایتا ، بله، سروش و تلگرام به اشتراک گذاشته ام: اولین کسی که باید پنج زبان عشق را برایش به کاربرد خودمانیم. مثال خورشید یادتان بیاید: خورشید اول درون خودش را گرم میکنه بعد گرما از درون خورشید به سیارات اطرافش میرسه هرچه سیاره ای به خورشید نزدیک تر باشه از گرمای اون بیشتر بهره میگیره. پس بیایید پنج زبان عشق را یادبگیریم اول برای خودمان به کار بندیم بعد همسرمان بعد فرزندان، والدین، و… . باشه؟!!
اوه خدای من به قول کیارش مگه دکترها هم قصه میگن؟! خوب اینم یه مدلشه! دکتری که عاشق قصه است. بریم که قصه گوش کنیم:
یه روز از کودکی تست وکسلر میگرفتم. معمولا بچه ها موقع تست میخندن، هیجان زده میشن، شوخی میکنن و کلی کیف میکنیم اما این پسر هیچ واکنشی نشان نمیداد. هوش خوبی داشت ارتباط هم گرفت اما بسیار خشک و جدی بود. وقتی با مادرش صحبت کردم فهمیدم از بدو تولد همین جوری بوده! خدای من! یک نوزاد تودل نرو!
:به نظر میرسه ظرف عشقش پر نشده!
مادر تعجب کرد.
: ببینید وقتی بچه ای جذاب و تو دل برو باشه وقتی به محبت دیگرن واکنش نشون بده. نوازش دیگران باعث بشه لبخند بزنه، شوخی دیگران باعث بشه بخنده، نازکنه و… دیگران تقویت میشن برای بیشتر محبت کردن به او. اما اگر این نباشه، مثلا وقتی بقیه با هاش حرف میزنند واکنشی نشون نده، وقتی دیگران بغلش میکنن جیغ بزنه و گریه کنه و… اطرافیان فاصله میگیرند و کودک محبت کمی دریافت میکنه و ظرف عشقش خالی میمونه.
این تقصیر کودک نیست! اون فقط یک کودکه. خیلی از راههای عشق ورزیدن را بلد نیست فکر نمیکنم وقتی در شکم مادر یا در نوزادی و کودکی دوره های اموزشی برقراری ارتباط رو گذرونده باشه! تقصیر اطرافیان هم نیست. وقتی پدر بزرگ و مادربزرگ ببینن بچه رو بغل کنن گریه ای میکنه که آبروشون به خطر می افته، خوب ولش میکنن. ترجیح میدن تلویزیون تماشا کنن یا چت کنن!
اما اینجا ما والدین باید حواسمان باشد. سعی کنیم آرام آرام به کودکمان عشق بدهیم. ظرف عشق او را پر کنیم. وقتی ظرفش پر شد دیگر کم کم سرریز میشود او هم به دیگران عشق میورزد.
یادمان باشد بچه ها، بچه اند انها سن کم سواد کم و تجربه کم دارند اما ما بالغ هستیم. و نکته اساسی در زندگی: مافقط رفتار خودمون رو میتونیم تغییر بدیم. پس بیاییم تغییر را از خودمان شروع کنیم.
از سوی دیگر، یک اصل اساسی در فرزند پروری هست و اون اینه که بچه توجه میخواد! اگر بتونه این توجه را با کارهای مثبتش دریافت کنه چه بهتر، اگر نه با کارهای منفی توجه را میگیره.
قصه ي ژان والژان و روستاییان را در پبج اینستاگرامم تعریف کرده ام. یک روز وقتی شهردار مادلن- ژآن والژآن به روستاییان سر زد، آنها از گزنه ها گله کردند گزنه ها دستمان را زخم میکنند و تا مدتها جای زخم می خارد و آزارمان میدهد. شهردار یک دسته گزنه چید وگفت این گزنه وقتی تازه روییده بود علوفه بی نظیری برای دامهایتان بود اگر می چیدید و به دام ها میدادید گوشت و شیرشان را زیاد میکرد. مدتی بعد که خوب رشد کرد داروی خوبی برای بسیاری از بیماری ها بود اگر می چیدید ، و استفاده می کردید! اما شما به موقع به آن توجه نکردید و ماند و زبر و خاردار شد حالا دستتان را زخم میکند. ایراد از گزنه نیست، شما به موقع آن را ندیدید و به آن توجه نکردید.
و ادامه داد فرزندانمان هم مثل گزنه هستند ما باید به موقع به آنها توجه کنیم. استعدادهایشان را بشناسیم و… .
پس توجه به موقع ،جلوی خارشدن گیاه ما را میگیرد.
بی قید و شرط به بچه ها عشق بورزیم. آنها را دوست داریم نه به خاطر اینکه تخت خوابشان را مرتب میکنند، درسخوان هستند، به ما احترام میگذارند و… فقط به خاطر اینکه آنها میوه دل ما و نورچشممان هستند انها فرزندان ما هستند.
ممکنه اینحا برای شما عزیزان سوالی پیش بیاد: پس تربیت چی میشه؟!
تربیت بعد از عشق بی قید و شرط شروع میشه وقنی فرزند من بداند عزیز و دوست داشتنی است. عزت نفس پیدا میکند و وقتی عزت نفس باشد اشتباه کم می شود در عوض تلاش برای هرروز کمی بهتر بودن بیشتر می شود. سری فایل مادر یک دقیقه ای را در کانالم[i] را باز هم گوش کنید.
وقتی رابطه ما با فرزندمان خوب شود او به قوانین خانواده احترام بیشتری میگذارد چون ما و خودش را دوست دارد.
وقتی ظرف عشق پر شد، با کمک انواع شرطی سازی ها برای رفتارهایی که دوست داریم: مثل نظم، انجام به موقع تکالیف، سلام کردن و… اهسته و با آرامش اقدام میکنیم.
نکته: از انرژی جمع شده در ظرف عشق در طی زندگی استفاده میشود پس باید مرتب ظرف عشق را پر کرد و
و باید موظب باشیم با رفتار های نابجا ظرف عشق فرزندمان را سوراخ نکنیم. گاهی با یک سرزش، مقایسه، توهین و کل عشقی که به او داده ایم هدر میرود.
و نکته بعد درسته که زبان عشق برتر داریم! مثلا زبان عشق برتر کودکی محبت کلامی است، اما ما باید از هر پنج زبان عشق برای فرزندمان استفاده کنیم. منتها از زبان عشق برتر بیشتر استفاده میکنیم.
و نکته اخر: ممکنه زبان عشق در طی زمان عوض شه پس فکر نکنیم پسری که در کودکی زبان عشقش نوازش بوده در نوجوانی و جوانی هم همینه.
از اینکه با ما همراهید سپاسگزارم . بریم که در مبحث بعدی پنج زبان عشق رو معرفی کنیم و مثال بزنیم.
[i] کانال قصه های زندگی: دکتررقیه زراعتی در نلگرام، ایتا، بله، سروش
دیدگاهتان را بنویسید