کاشفان جهان
پرسش:
خانم دکتر هنرمندان و عاشقان کاشفان جهانانددرسته ؟
پاسخ:
یه مقاله ای را اخیرا خونده بودم پاسخ شما را با توجه به خلاصه ان مقاله خدمتتان عرض میکنم شاید این جمله معروف را شنیده باشید که: “هیچ کس به مِه حاضر بر فراز رودخانه تِیمز توجه نکرده بود تا وقتی ترنر آن را نقاشی کرد”. خیلی وقتها فکر میکنم این جهان پر از چیزهایی است که ما نمیبینیم یا میبینیم و به آنها توجّه نمیکنیم یا حتی توجّه میکنیم امّا شگفتانگیزیشان را نمیفهمیم.ما به چشمهایی نیاز داریم که جزئیاتِ زیبا، پیچیده و حیرتآورِ جهان را ببینند و برای ما روایت کنند. تازه آنوقت است که گویی پردهای از جلوی چشمانمان کنار میرود و در همان صحنههای همیشگی، تصاویر چشمنواز و خیالانگیزی میبینیم. ما مدیون نگاه هنرمندانیم. آنها جهان را از سادگی، زمختی و یکدستیاش خارج میکنند. آنها مفسّران جهان میشوند؛ راهنمایانی برای دوباره و چندباره پیدا شدن در جغرافیایی ظاهراً آشنا. آنها آشناییزدایی میکنند و آشنایمان میکنند.میخواهم به آنها عاشقان را هم اضافه کنم. عاشقان، زیباییهای معشوقهایشان را برای ما آشکار میکنند. ما هر روز از کنار آدمهای زیادی عبور میکنیم و در مهمانی و محل کار، آدمهای زیادی را میبینیم؛ آدمهایی مثل خودمان، معمولی و گاه سرگشته و خسته. امّا زمانی که کسی آنها را عاشقانه میبیند و روایت میکند، چشمهایمان را باز میکند به زیباییِ دلنشینِ همین آدمهای ظاهراً روزمرّه. روایتِ عاشق، پردهای را از پیش چشمانمان کنار میزند و زیباییهای نادیده معشوقش را به ما یا حتی خودِ او نشان میدهد. ما مدیون هنرمندان و عاشقانیم. آنها اگر نبوند دنیای ما پر از اتفاقات عادی میبود؛ خیلی تهیتر، دلگیرتر و بیرنگتر از آنچه اکنون هست.
دیدگاهتان را بنویسید