جامعه
پرسش:
خانم دکتر خیلی دوست دارم نظر شما را در مورد رشد جامعه بدونم چون می دونم با کلی دانشجو سرکار دارید وهم اینکه از هر قشری مراجعه می بینید
پاسخ:
پانزده سال قبل، پیدا کردن غذایی سریع اما «سالم» در مغازهها، کاری تقریباً غیرممکن بود. ساندویچهای پر از سس و کالباس و سوسیسها و غذاهای چرب تنها غذاهای قابل دسترسی بودند. نوشیدنیها هم به نوشابهها و آبمیوهها و در بهترین حالت دوغ و آب محدود میشد.اما حالا، وضعیت فرق میکند: سالادها، ساندویچهای آمادهی نان و پنیر و گردو و حمص و کره مربا و نان و پنیر و سبزی فراوان یافت میشوند. حالا به جای «هایدا»ی پر از سس مایونز و کالباس، «کلانا»یی هست که سالمتر است و جایش را در سبک زندگی طبقه متوسط باز کردهاست. بر خلاف گذشته، هر شیر و ماست و مایونز و پنیری، نوع کمچرب و نیمچرب هم در بازار دارد. کمکم نوشیدنیهای کمی سالمتر یا مفیدتر هم سر و کلهشان پیدا شد: تخم شربتیها و خاکشیرها و شربت گلابها از دل سنت پیدایشان شد و بستهبندی شیک شدند و در قفسهها پیدایشان شد و بازار پیدا کردند.این تغییر، این توجه به سلامتی، چه اهمیتی دارد؟ از چه تغییری خبر میدهد؟غذا مهم است! غذا یکی از معرفهای تغییرات اجتماعی است. جامعهای که به غذایش، به سلامتیاش و به بدنش بیشتر و بیشتر اهمیت میدهد، در حال مدرن شدن است: آدمیزادی که مهم میشود. بدنش، عمرش، سلامتیاش. این تازه در شرایطیست که کمرش زیر بار فشار اقتصادی خرد شدهاست. اما باز هم دارد خودش را با چنگ و دندان حفظ میکند.این تغییرات آنقدر آراماند، آنقدر در اعماق اتفاق میافتند، آنقدر بیصدا هستند که توجه را به خودشان جلب نمیکنند.
پیشتر هم نوشتهام: در اعماق جامعهی ایران، با تمام رنجهایش، با تمام ستمی که بر آن رفته، نوزایی و تولد و رشدی عمیق در بسیاری ویژگیهایش اتفاق افتادهاست. نشانههایش فراواناند؛ مثل سالمتر شدن خوراکش.
دیدگاهتان را بنویسید