نقش سبکهای فرزندپروری بر شکل گیری طرحواره های معیوب
نقش سبکهای فرزندپروری بر شکل گیری طرحواره های معیوب
نقش سبکهای فرزندپروری برشکل گیری طرحواره های معیوب
دکتر رقیه زراعتی ایده لو، روانشناس تربیتی
وقتی صدای هق هق مراجعم داخل اتاق پیجید و نگاهم به اشکهای مادرش که آرام و بی صدا بر روی گونه هایش می غلتید افتاد قلبم جریحه دار شد. مراجعم با گوشه شالش اشکهایش را پاک کرد و گفت: خانم دکتر چرا به مادرم نمی گید من حاصل تربیت اینهاهستم؟! اینها باعث شدن من این همه مشکل داشته باشم: افسردگی دو قطبی، اضطراب، پرخاشگری … .مادر مظلومانه سرش را پایین انداخته بود و دختر لحظه به لحظه خشمگین تر می شد … جلسه با تمام سختی اش تمام شد و من به این فکر میکردم که چگونه سبک های فرزند پروری بر شکل گیری طرحواره ها اثر می گذارند.حدود یک ماهی هست که دوره رایگان آموزشی طرحواره درمانی را در کانالم به اشتراک گذاشته ام . دوره جذابی از آب درامد و تعداد قابل توجهی از عزیزان با شرکت در چالش و دادن تست طرحواره یانگ علاقه شان را به این رویکرد درمانی نشان دادند.اتفاقی که در مطب افتاد در من این انگیزه را ایجاد کرد که مقاله ای راجع به تاثیر سبک های فرزندپروری برشکل گیری طرحواره های معیوب بنویسم.پیشاپیش از اینکه این مقاله را مطالعه میفرمایید سپاسگزارم و امیدوارم مطالب آن برای همهی والدین عزیز، زوجینی که قصد فرزندآوری دارند، و مشاوران حوزه ی کودک و والد مفید باشد. ارادتمند: دکتررقیه زراعتی.طرحواره درمانی رویکردی از رواندرمانی استکه توسط جفری یانگ پایه گذاری شده است(1990،1999) این رویکرد یک رویکرد یکپارچه است که اصول درمانی مکتب های شناختی- رفتاری، دلبستگی گشتالت، روابط شی ، سازنده گرایی و روانکاوی استفاده کرده است.از دیدگاه یانگ طرحواره ها عمدتا حاصل تجارب ناگوار دوران کودکی هستند و ممکن است هسته ی اصلی اختلالات شخصیت قرار بگیرند.طرحواره های ناسازگار اولیه دارای ویژگیهای زیر هستند:الگو یا درون مایه ی عمیق و فراگیری هستند،که از خاطرات، هیجانات، شناختواره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند،در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند ،در مسیر زندگی تداوم دارند،درباره خود و در ارتباط با دیگرانند وبه شدت ناکارامد هستند.نکته دیگر اینکه طرحواره های برای بقای خود می جنگند.از نظر یانگ طرحواره ها در اثر براورده نشدن یک یا چند نیاز اساسی به وجود آمده اند. نیازهای اساسی شامل نیاز های ذیل می باشند دلبستگی ایمن به دیگران ( شامل نیاز به امنیت، ثبات،محبت و پذیرش)خودگردانی، کفایت و هویت آزادی در بیان نیازها و هیجانات سالم خودانگیختگی و تفریح محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری اگر یک یا چند نیاز برطرف نشود یک یا چند طرحواره معیوب ایجاد می شوند . یانگ 18 طرحواره را در 5 حوزه گنجانده استحوزه بریدگی و طرد: رهاشدگی/بی ثباتی بی اعتمادی/ بدرفتاری محرومیت هیجانی نقص/ شرم انزوای اجتماعی/ بیگانگیخودگردانی و عملکرد مختل :وابستگی و بیکفایتی آسیب پدیری نسبت به بیماری خود تحول نیافته- گرفتار شکستمحدودیت های مختل استحقاق / بزرگمنشی خویشتن داری ناکافیدیگر جهت مندی اطاعت ایثارپذیرش جویی/ مهرطلبی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری منفی گرایی/ بدبینی بازداری هیجانی معیارهای سختگیرانه/ عیبجویی تنبیه همانطور که دیدیم طرحواره ها از تجربیات کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و در این دوران بیشترین ارتباط با ادمهای مهم زندگی به ویژه والدین یا سرپرستان اتفاق می افتد. به نظر میرسد سبک فرزند پروری این افراد نقش مهمی در شکل گیری طرحواره ها داشته باشد .اکنون به بررسی سبکهای فرزند پروری میپردازیم:سبک فرزندپروری یا سبک والدگری به روشها و راهکارهای متداولی گفته میشود که پدر و مادر، آنها را در تربیت و پرورش فرزندانشان به کار میبرند. سبک فرزندپروری نشان میدهد که والدین به نیازهای فرزندانشان چگونه پاسخ میدهند و همینطور خواستههایشان از آنها را چطور مطرح میکنند، نحوه محبت کردن والدین به فرزندان هم از مباحث مهم سبک فرزند پروری است . دیانا بامریندنظریه سبک های فرزند پروری را ارایه داد. او بر اساسی دومولفه : 1- قانون و 2- محبت ، چهارسبک فرزند پروری را معرفی نمود:فرزندپروری مقتدرانهفرزندپروری مستبدانه فرزندپروری سهلگیرانه فرزندپروری غفلت گرایانه یا بی اعتنا تصویر زیر انواع سبک های فرزند پروری را نشان می دهد:حالا به نمودار زیر توجه بفرمایید:در خانواده هایی که والدین عشق و قانون را با هم دارند یعنی به هم محبت میکنن از 5 زبان عشق برای یکدیگر و فرزندان استفاده میکنند و همزمان قوانین مناسب وضع میکنند و محکم پای قانون می ایستند، سبک فرزند پروری مقتدرانه را داریم در این سبک یا طرحواره معیوب ایجاد نمیشود یا طرحواره های بسیار کمی یا ضعیفی ایجاد می شوند. بچه ها سالم هستند و به خودشان و دیگران صدمه نمیزنند .اما در خانواده-هایی که نه عشق به فرزند داده می شود و نه قانونی در خانواده وجود دارد کودک و نوجوان احساس رها شدگی و طرد میکنند . طرحواره های معیوبی مثل:رهاشدگی / بی ثباتی که در آن فرد احساس میکند افراد مهم زندگی نمیتوانند حمایتش کنند به او عشق بورزند انها اعتماد ناپذیر و بی نظمند و هر لحطه ممکن است ترکش کنند؛بی اعتمادی / بدرفتاری: او فکر میکنددیگران به او ضربه میزنند به او دروغ میگویند با او بدرفتاری می کند همیشه یکی هست که حقش را بخورد یا به او ظلم کند و…محرومیت هیجانی: احساس محرومیت از محبت و توجه مهربانی و همدلی میکندنقص و شرم: احساس میکند نامطلوب است . دوست داشتنی نیست. حقیر و بی ارزش است احساس ناامنی در جمع میکند فکر میکند ممکن است مورد تمسخر قرار گیردو…انزوای اجتماعی / بیگانگی : از دیگران کناره جویی میکند احساس تعلق خاطر نسبت به دیگران نمیکند .و زمانی که والدین عشق ومحبت و حمایت کافی یا زیاد دارند اما قانون در خانواده کم رنگ است یا نیست طرحواره های زیر شکل میگیرند:وابستگی/ بی کفایتی: فرد از عهده مراقبت از خود و دیگران بر نمیاید برای حل مشکلات روزانه و تصمیم گیری صحیح ناتوان است . احساس درماندگی میکند . چرا که همیشه والدین برای حل مشکل حاضر بوده اند!آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری: ترس از اسیب دیدن . ترس از بیماری و… چرا که مدام مورد حمایت و مراقیت بوده اند و تاب اوری پایینی دارندخود تحول نیافته/ گرفتار: وابستگی شدید به یکی از افراد مهم زندگی( به ویژه والدین) فرد احساس میکند بدون حمایت انها خوشحال و موفق نیست!شکست: احساس میکند نادان،بی عرضه ، بی استعداد و… و بدون کمک افراد دیگر نمیتواند زندگی کند.اسنحقاق / بزرگمنشی : فرد فکر میکند یک سرو گردن از دیگران بالاتر است. حقوق ویژه ای برای خودش قایل است وبرای دیگران حق و احترامی قایل نیست. حس برتری که دارد باعث می شود نتواند با دیگران همدلی کند او حتی پدر و مادرش را از کودکی استثمار کرده الان دیگر نمیتواند به شیوه برد- برد در زندگی عمل کند!خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی:توانایی کنترل هیجانات و رفتارهایش را ندارد مسیولیت گریز است. هر کاری دلش میخواهد میکند و قانون و دیگران برایش اهمیتی ندارند!.{ میبینید روش سهل گیرانه که والدین حمایت و محبت بیش از حد می کنند و درخواستی از فرزند ندارند انها را چگونه بیچاره می کند؟!}و اگر والدین محبت کمی به فرزند بدهند اما قوانین محکمی داشته باشند سبک فرزند پروری سختگیرانه را داریم که موجب شکل گیری طرحوره های زیر می شود:اطاعت: به صورت افراطی از دیگران اطاعت میکند از توبیخ شدن بدش می آید مرتب توسط دیگران کنترل میشود. او عادت کرده از کودکی! که اطاعت کند. حتی اگر دستورات به ضرر او باشند یا مخلف وجدان او .ایثار : به صورت افراطی به نیاز های دیگران فکر میکند و دنبال برطرف کردن نیاز آنهاست. به خودش اهمیت نمیدهد.به نظر میرسد از کودکی عادت کرده خواسته پدر و ماد رو نیاز آنها مهمتر از علاقه درونی من و نیازهایم هست!پذیرش جویی: دنبال تایید دیگران است معنای زندگی را برای خودش تشکیل نداده. توجه و تشویق دیگران برایش مهمتر از خواسته ها و اهداف و ارزش های شخصی است. چه بسا در مسیر گرفتن تایید از دیگران اصلا خواسته و هدف شخصی در او شکل نگرفته باشد! دختر خوب / پسر خوب کسی است که کاری که مامان و بابا بگن را انجام بده! این جمله در تربیت سختگیرانه چنین طرحواره ای را درفرد ایجاد میکند.منفی گرایی بدبینی : همه اش منتظر اتفاقات بد است. به زندگی و آینده بد بین است از فقدان و فقر بیماری و غیره می ترسد او از کودکی مرتب منتظر تنبیه یا بدرفتاری بوده و هرگز یاد نگرفته ویژگیهای مثبت و کارهای خوبش هم دیده می شوند!بازداری هیجانی: احساسات خود را با دیگران در میان نمیگذارد . عشق نمیورزد کوپنی محبت میکند! فکر میکند اگر احساسم/ محبتم را بگویم پر رو! میشوند . همان فکری که والدین در مورد او کرده اند!معیارهای سخت گیرانه/ عیبجویی افراطی: باید خیلی سخت تلاسچش کند! اصلا نباید اشتباه کند! قوانین سخت برای خودش و دیگران وضع میکند و بسیار بر اجرای قوانینش مصر است. مرتب از دیگران عیبجویی میکند. همان کاری که والدینش در کودکی با او کرده اند . او مرتب دنبال بی نقص بودن است. در باید و نباید ها گیر کرده و خیلی روی انجام کار درزمان مناسب و حد اکثر کارامدی پافشاری میکند.تنبیه: کسانی را که به قوانین و هنجارهایش احترام نگذارند به شدت تنبیه میکند. حتی خودش را بابت اشتباهاتش به شدت سرزنش میکند. با دیگران همدلی نمیکند و چشم پوشی از اشتباهات کوچک یا معمولی دیگران و خودش برایش سخت است. همانطور که از والدین تنبیه گرش آموخته!خوب عزیزان همراه دیدید که چطور ممکن است والدین با سبک فرزند پروری نامناسب مقدمات شکل گیری طرحواره های معیوب را ایجاد کنند و فرزندشان را مستعد مشکلات روانی کنند ؟!من به چیز دیگری هم فکر میکنم و آن اینست که این والدین معمولا طرحواره های معیوب دارند . بر اساس طرحواره معیوبشان سبک معیوب فرزند پروری را در پیش میگیرند و فرزندانی با طرحواره های معیوب تربیت میکنند و… این چرخه معیوب ادامه دارد تا وقتی که فرد یک جا ایست کند و از خودش بپرسد: انتخاب من چیه آیا میخواهم همین سبک معیوب را تا نسلها ادامه بخشم؟؟! یا همین الان سفرم به سوی تغییر را شروع میکنم؟!از اینکه با این مقاله با من همراه بودید سپاسگزارم .و پیشنهاد میکنم مطالب مربوط به 5 زبان عشق،مادر یک دقیقه ای و تاب اوری در کودکان را هم که توسط اینجانب تهیه شده اند را مرور بفرمایید .در نوشتن مطالب این مقاله از نکاتی از کتابهای جفری یانگ و همکاران: طرحواره درمانی و زندگی خود را دوباره بیافرینید که توسط اقای دکتر حسن حمید پور و خانم دکتر زهرا اندود ترجمه شده اند استفاده گردیده است .
ارادتمند: دکتر رقیه زراعتی ایده لو
دیدگاهتان را بنویسید