صفات منفی
پرسش:
خانم دکتر من از وقتی که در گروه درمانی های شما شرکت کردم وکار بر سایه های خودمویاد گرفتم خیلی دقتم روخودم زیاد شده گویا انرژی امو دیگه صرف تغییر بقیه نمیکنم
پاسخ:
در صورتی که تمام ویژگی هایی که در دیگران دوست نداشتم سایه های خودم بود که روی انها فرافکنی میکردم واقعا حالا می فهمم که چرا خیلی ها صفات منفی خودشون را در دیگران بهتر میبینن .کار با سایه در مورد آوردنِ نوری از بیرون برای بهبود سایه نیست .کار با سایه کار با زخم هاست !آیا میخواهی که زخمت به شدت در نور نمایان شود ؟ و این شکلی زخمت را رها کنی؟کار با سایه مثل کار با زخم ها ، از جز به کل است نه از کل به جز !تاریکی درخشندگی خود را دارد ، جرقه های خود را در ناخودآگاه دارد ،تطابقی جدا از سایه ی کوچک و بی ارزشِ ما ، سایه ها قسمت های کوچکی از ناخودآگاه هستند ، این مسئله خیلی مهم است ، آوردن نوری از بیرون برای حفظ سایه ، در واقع به زنده نگه داشتن زخمِ اصلی کمک میکنه درخشاندنِ نور روی سایه به معنی دیدنِ سایه نیست زیرا سایه در جهانِ زیرین هست تو باید حاضر باشی که در دنیای زیرین قدم بگذاری و راهی این دنیای تاریک شوی و با لمسِ دنیای زیرین نوازش شوی تنها تو میتوانی این کار را انجام دهی ،نود درصدِ مردم از ترسِ شدید ، راهی این سفر نمی شوند حتی متخصصینی رو میشناسم که تا به امروز حاضر نشدند این کار را انجام دهندسئوال من این است :اگر به این مسئله توجه میکنید ، شروع به نوشتن میکنید ، وقت و پول باارزشتان را صرفِ این مسائل میکنید! چرا در عمل با سایه ی خود مواجه نمی شوید؟ نرفتن به دنیای درون و تمرین عمیق به شکل روزانه یا هفتگی انجام ندادن ،دیالوگ های مهمِ درونی را مورد بررسی قرار ندادن ،اینکه مورد بررسی قرار ندهی که چرا در روابط غرق میشوی؟ چرا جنبه های درونی خودت را در دیگران میبینی و به دنیای بیرونی پروژکت ( فرافکنی ) میکنی؟چرا الگوهایی که برای تو معنی میسازند را در این دنیای زخمی آشکار نمیکنی ؟ ،علایقِ زیاد و افتضاحی وجود دارد ( مسائلی که تمام جنبه های زندگی ات را در برمیگیرد ) اما کارِ عمیق و فعالی که به درون روح نفوذ کند، کم است ! ،تعداد کمی از ادمها به سمتِ تمامیتِ درونشان حرکت میکنند که برای آنها جاودان و قابل دسترس است .باید راهت را پیدا کنی و شروع به کار عمیق کنی !هیچراه یا فلسفه ی دیگری نیست!
دیدگاهتان را بنویسید