خوب گوش دادن_چگونگی یادگیری مهارت خوب گوش دادن و تقویت آن در خود
مهارت های خوب گوش دادن کدام است؟
از راهکارهای ارتباط موثر با دیگران، مهارت خوب گوش کردن است. همه ما هنگامی که با کسی صحبت می کنیم حرفهای او را می شنویم. اما بسیاری از ما به صحبتهای اطرافیان خود گوش نمی دهیم. می توان گفت که خوب گوش دادن، شامل شنیدن، دقت در لحن کلام، در نظر گرفتن زبان بدن و حالات صورت و ظاهر، احساس فردی که صحبت می کند می باشد. به همین خاطر می توان گفت از نظر روانشناسی بالینی خوب گوش دادن جزو مهارتهای دشوار ارتباطی می باشد. درنتیجه شخصی که شنونده مطلق است، هرگز به این پارامترها دقتی ندارد و صرفا می خواهد حرفهای طرف مقابل را بشنود و منتظر است که هرچه سریعتر صحبت های گوینده تمام شود و برود و به کارهای خود بپردازد. اما فردی که در حال گوش کردن است در اعماق بحث و منظور فرد مقابل است و بدنبال راهکارهایی است که با نگاه یا تکان دادن سر یا سکوت خود به گوینده اطمینان خاطر دهد که حواسش کاملا معطوف اوست.
چگونه یاد بگیریم که خوب گوش کنیم
باید یاد بگیریم هنگامی که کسی با ما صحبت می کند، سکوت کنیم. سکوت کردن به این معنی نیست که حرفی نزنیم و حواسمان به کار خودمان باشد بلکه یعنی تمام تمرکزمان روی صحبت های طرف مقابل باشد و هیچ حرفی نزنیم، نظر ندهیم حتی ابراز همدردی نیز نکینم تا زمانی که حرفهای گوینده تمام شود یا با مکثی که می کند انتظار گرفتن عکس العمل از ما داشته باشد. درنتیجه با حرف زدن وسط حرف گوینده هیچ حس مثبتی به او القا نمی کنید و فقط رشته کلامی او را از هم گسیخته می کنید.
حین صحبت های فرد مقابل، حرف های بی ربط به بحث، یا مواردی مثل اینکه راستی قرار بود فلان کار را انجام بدهی، یا اینکه کی برویم؟ این صحبت هایی که حاکی از بی توجهی شماست، نباید گفته شود. خوب گوش دادن یعنی باید با توجه کامل، به گوینده نشان دهید که تمام حواس شما به اوست و در آن لحظه نگران چیزهای دیگری نیستید.
در میان صحبتهای گوینده دنبال تشابه موقعیت یا افراد نباشید. مثلا از اینکه گوینده حرفی بزند و شما یاد یک خاطره ای بیفتید و آن را تعریف کنید و یا از خاطره ای مشترک که با گوینده داشته اید را وسط صحبت های او یاد کنید بالطبع حس بی انگیزه بودنتان به شنیدن را به گوینده منتقل می کنید. همچنین دنبال ایجاد تشابه بین مسائل او و مسائل خودتان نباشید. مثلا اگر گوینده می گوید همسر من فلان اخلاق بد را دارد، سریع نگویید ای بابا همسر منم همینطور، او هم فلان اخلاق بد را دارد ، تازه آن یکی اخلاق را هم دارد و کلا اینجوری است و …. چون شخص گوینده به دنبال این نیست که بداند شما چه مشکلات مشابهی با او دارید و یا اینکه از حرفهای او برداشت شخصی نکنید و بلافاصله به او راهکارنشان ندهید. همچنین از عصبانیت و پرخاش کاملا جلوگیری کنید حتی اگر اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شده است چون او می داند که اشتباه کرده و با شما صحبت نمی کند تا عذابی که می کشد بیشتر شود. بلکه برعکس فقط می خواهد صحبت کند تا کمی آرام شود. او انتظار دارد شما مهارت خوب گوش دادن را بلد باشید و درست و دقیق به صحبتهای او گوش کنید. در بسیاری موارد، فرد گوینده، نه نیازی به تایید شما دارد، نه به همدردی، نه به اینکه موارد مشابهی را برایش یادآور شوید. البته این نکته را هم درنظر بگیرید که مواردی که گفته شد بعد از تمام شدن صحبتهای گوینده فوق العاده می تواند موثر باشد اما حین صحبتهای او به هیچ وجه!
هنگام گوش کردن به گوینده اطمینان خاطر بدهید
وقتی فردی در حال صحبت کردن است، باید کامل حرفهای او را طوری گوش دهید که انگار هر لحظه مطمئن هستید که قرار است یک حرف جدید و مهم بزند. حتی وقتی حرفهای او برایتان کاملا تکراری است و حتی گاهی ممکن است گوینده مکث های مکرری داشته باشد. این یعنی هنر خوب گوش دادن و صبور بودن هنگام گوش دادن. بهتر است با چشمان و سر خود او را همراهی کنید و ثابت کنید که مشتاق شنیدن صحبتهایش هستید نه خسته شدید نه بی حوصله اید. باید حواستان باشد تا تشخیص دهید گوینده موقع سکوت و مکث چه انتظاری از شما دارد! آیا در آن لحظه انتظار دارد که شما با صحبتهایتان با او همدردی و همدلی کنید و او را آرام کنید و یا نیاز دارد که حرفهای خودش را یکپارچه کند و به صحبت کردن ادامه دهد که اگر قصدش حالت دوم باشد باید همچنان سکوت توام با توجه و اشتیاق خود را ادامه دهید. برخی افراد ، وقتی کسی دارد با آنها حرف می زند، اطراف را نگاه می کنند مثلا به دیوار کناری یا زمین… یا اینکه با انگشتان خود بازی می کنند. شاید این افراد تمام حواسشان به صحبتهای فرد مقابل باشد اما با این کار این حس را القا می کنند که من حواسم به مشکلات یا مسائل خودم هست. بنابراین اگر می خواهید به یک شنونده خوب تبدیل شوید حتما باید به چهره طرف مقابل نگاه کنید و حس اطمینان را در او بوجود آورید. چون ممکن است با سکوتی که می کنید او فکر کند که شما حواستان به مسئله دیگری پرت شده است.
مطلب پیشنهادی: تضمین خوشبختی در زندگی
برای خوب گوش دادن، لحن گوینده و مفهوم حرفهایش را در نظر بگیرید
وقتی طرف مقابل با شما صحبت می کند خیلی از حرفهایش را با لحن خود منتقل می کند و خوب گوش کردن این نشانه ها را نمایان می کند. همانگونه که برای ما اتفاق افتاده ، بسیار پیش آمده که ما با بیان یک حرف بالحن نامناسب ، نتوانستیم منظور خود را به درستی تفهیم کنیم در نتیجه باعث بوجود آمدن سوء برداشت ها یا سوءتفاهم های بسیاری شده است. اینجاست که می بینیم لحن چقدر اهمیت دارد و چقدر منتقل کننده احساس و منظور هر فرد است. همچنین مشابه لحن، حالات چهره و ظاهر فرد بیانگر مفهوم های زیادی است. مثلا اگر فرد از غصه ای صحبت می کند و همان لحظه قرمز می شود یا عرق می کند، شما بلافاصله متوجه می شوید که آن موضوع بسیار بسیار برایش سخت و عذاب آور است که تا این حد از بیان آن نیز بهم می ریزد. درنتیجه هم به ارتباط های غیر کلامی او توجه کنید هم خودتان این ارتباط را برقرار کنید تا او متوجه شود که سکوت شما فقط بخاطر توجه شماست و شما قلبا منتظر بقیه حرفهای او هستید. اگر جزو افرادی هستید که وسط صحبتهای طرف مقابل خودتان حواستان پرت می شود علت آن را در پرت شدن حواس و عدم تمرکز در انجام کارها مطالعه نمایید.
تاثیر خوب گوش دادن در روابط
یک مثل قدیمی داریم که می گوید دو تا گوش داری یک زبان، پس بیشتر گوش کنیم تا حرف بزنیم… بدبختی بزرگ ما این است که با حرف زدن مدام در حال ابراز خودمون هستیم. درصورتیکه مهارت گوش دادن بسیار ارزشمندتر است. بسیاری از مشکلات ما، دعواها و بحث ها فقط به خاطر فقدان مهارت خوب گوش دادن است. فقط و فقط با درست گوش کردن است که می توانیم دیگران را درک کنیم. بتوانیم باهاشون همدلی کنیم و باعث رشد و تکامل یکدیگر بشویم. این رو در نظر داشته باشید که ذات همه ما انسان ها ایطوری هرچه بیشتر احترام می ذاریم ، احترام بیشتری می بینیم بنابراین وقتی به تمام حالت های بدنی طرف مقابلمون توجه بیشتر می کنیم سریع حاضر جوابی نمی کنیم و محتویات صحبت های طرف مقابل را خلاصه برای فهم موضوع مطرح می کنیم، معلومه احساس بسیار خوبی به طرف مقابلمو می دهیم و او احساس ارزشمندی بیشتری نسبت به خودش می کنه بنابراین برای ما هم احترام بیشتری قائل میشه. شما اگر دقت کرده باشید، ما رشد و تکامل و بلوغمون به میزان خوب گوش دادن به اطرافیانمون صورت می گیره مثلا گوش دادن به معلم ، به نصایح یک استاد بزرگ، به تجربیات دوستمون، به صحبتهای ارزنده یک شاعر و گوش دادن به طبیعت زیبا. پس می توانیم نتیجه بگیریم که هر چقدر گوش دادن ما محدودتر باشه، شناخت ما از اطرافمون کمتر خواهد بود. درصورتیکه هر چقدر خوب گوش کنیم و شنونده بهتری باشیم، تجربیات بیشتری را دریافت خواهیم کرد و داناتر و آگاه تر خواهیم شد. پس در ارتباط بهتر همدیگر را آموزش می دهیم به صحبت های همدیگر بیشتر گوش می کنیم تا مدام خودمونو ابراز کنیم و ثابت نماییم.
دیدگاهتان را بنویسید