خانواده موفق_چگونه خانواده ای موفق داشته باشیم؟
خانواده های موفق نیز مثل سایر خانواده ها دچار چالش و مشکلات مختلفی می شوند اما تفاوت خانواده های موفق با سایر خانواده ها این است که در کنار هم بهترین شیوه را برای برخورد با چالش ها انتخاب میکنند؛باید توجه کرد که خانواده از ارکان مهم جامعه و بستر رشدی برای کودکان است و از این نظر بسیار اهمیت دارد
ویژگی های خانواده موفق
مسئولیت پذیری
در یک خانواده موفق همگی خود را عضو یک تیم می دانند و تمام وظایف خود را بعنوان یک عضو تیم می پذیرد و سعی و تلاش می کنند که به بهترین نحو وظایف خود را انجام دهند. هیچکس از مسئولیت های خود فرار نمی کند و سعی نمی کند وظایف خود را به دوش بقیه بگذارد. پس یک اصل مهم در خانواده موفق مسئولیت پذیری و زندگی تیمی افراد خانواده است و اینکه هریک در خانواده یک رکن محسوب می شوند چون وظایف تقسیم شده و هرکدام یه پایه ی اساسی خانواده را تشکیل می دهند.
صحبت کردن در جهت همدلی و حل مسائل و مشکلات
یک امر مهم چه در زندگی زناشویی بین همسران و چه در ارتباط فرزند و پدر و مادر، صحبت کردن است. صحبت کردن اعضای خانواده باعث می شود مسائل و مشکلات به وضوح مطرح شوند و انتظارات و خواسته ها بیان شوند حالا چه برآورده شود و معقول باشد چه درست و منطقی نباشد.
و این باعث می شود مشورت کردن در خانواده باب شود و درمقابل پنهان کاری و دروغ، گول زدن و روراست نبودن در فرزندان هیچوقت شکل نگیرد و همگی برای هم و برای رضایت یکدیگر تلاش کنند.
قدردانی، تحسین و تشویق در خانواده موفق
در این خانواده ها، همه بخاطر موفقیت ها و افتخاراتی که به دست می آورند، از سمت هم تمجید و تشویق می شوند. به ازای محبت هایی که از هم دریافت می دارند، تشکر و قدردانی می کنند. هدیه دریافت می کنند، تحسین می شوند و دائم در حال ترغیب همدیگر برای به دست آوردن موفقیت های بیشتر هستند. خانواده هایی که از موفقیت های فرزندانشان یا رفتارها و کارهای درست و خوبی که دارند تقدیر نمی کنند فرزندانی گوشه گیر و منزوی و مهرطلب را بزرگ می کنند.
برای هم وقت می گذارند
پدر و مادر در خانواده موفق برای فرزندان خود وقت می گذارند. برای بازی، تحصیل، آموزش و پرورش فرزند خود از کودکی اش وقت می گذارند. با بازی های مختلف بیرون بردن ، تهیه لوازم او، برای به دست آوردن خوشحالی و آرامش فرزند خود تلاش می کنند. حتی در سنین نوجوانی یا جوانی هم اگر کاری از دستشان برای فرزندشان بربیاید حتما انجام می دهند. فرزندان و پدر و مادر همگی به هم کمک می کنند و از هیچ کمکی دریغ نمی کنند. با هم به مهمانی و مسافرت می روند و همیشه سعی می کنند تا با گذشت و همکاری زندگی را به کام هم شیرین کنند نه اینکه مدام در حال غر زدن و ایراد گرفتن باشند.
عذرخواهی از یکدیگر را آموخته اند
در یک خانواده موفق، هرکسی که خطایی انجام بدهد، عذرخواهی می کند. پدر و مادر نیز همینطور و به دلیل اینکه بزرگتر هستند، مغرورانه و خودشیفته رفتار نمی کنند که از کوچکترها معذرت خواهی نکنند بلکه با عذرخواهی کردن به فرزندان خود نیز یاد می دهند که افراد ممکن است خطا کننداما مهم این است که آن خطا را تکرار نکنند و به ازای خطاهای خود معذرت خواهی کنند.
پدر و مادر در خانواده موفق، کنترلگر و پرتوقع نیستند
بسیار مشاهده می کنیم که پدرو مادرهایی با زور و جبر و اقتداری که دارند می خواهند فرزند خود را همانگونه که خودشان می خواهند با تمام سلائق و مصلحت های خودشان تربیت کنند. یا بسیاری از والدین بخاطرترس هایی که دارند نمی گذارند فرزنشان حتی یک بار در زندگی ریسک کند یا دائم او را محافظت می کنند. بعضی از پدر و مادرها کمال گرا هستند و مدام می خواهند بچه را به سمت و سوی بزرگی و بزرگ منشی سوق بدهند. حاضرند فرزندشان از کودکی مانند یه مرد یا زن پخته و کامل رفتار کند. برخی والدین دائم در حال بکن نکن هستند و درمقابل برخی کاملا بی خیال هستند و کاملا به بچه خود بی اعتنا هستند و اصلا نحوه رفتار بچه و کارهایی که انجام می دهد برایشان اهمیت ندارد.
در یک خانواده ای که پدر و مادر خود عزت نفس دارند و برای عزت نفس بچه هایشان حرمت قائل هستند، این باور را دارند که ما بعنوان پدر و مادر حرمت داریم و توام به عنوان فرزند حرمت داری پس قرار نیست بخاطر احترام به ما، تو دائم در حال جلب رضایت ما باشی.
خانواده موفق و ایده آل، همه چیز را در حد تعادل حفظ می کند
همچنین قدرت انتخاب، قدرت اظهار نظر، قدرت ریسک، قدرت ابراز وجود به فرزند داده می شود نه اینکه دائم فرزند بخواهد سرکوب شود. چون همه به هم احترام می گذارند و همه موظف هستند مسئولیت های خود را طبق چارچوب خانواده انجام دهند. ویدیوی را برای داشتن خانواده ای موفق پدرو مادر و فرزندان چه کارهایی باید انجام بدهند حتما مشاهده کنید.
در این شرایط امر و نهی و دستور، و سیستم بردگی والدین وجود ندارد که پدر و مادر با از خودگذشتگی های بسیار و بیجا مدام در حال نادیده گرفتن خود باشند تا به بچه ها آرامش بدهند. چون می دانند اینگونه خانواده به یک خانواده فرزند محور تبدیل می شود که فرزندان همه چیز را برای خود می خواهند و کم کم سلطه بر والدین پیدا می کنند و توقع دارند همه امور بر وفق مراد آنها پیش برود و دربزرگسالی به فردیخودشیفته و پرتوقع و خودخواه تبدیل می شود که فکر می کند همه ی آدمها مسئول این هستند که تنها رضایت او را به دست بیاورند.
در خانواده موفق استرس کمتری وجود دارد
آرزوی هر فردی داشتن زندگی آرام است. آرامش در زندگی این نیست که همه چیز بر وفق مراد پیش برود اما در یک خانه ای که در آن استرس حداقل است، مشکلات بهتر و راحتتر سپری می شود چون استرس فضای زیادی از ذهن آدم را اشغال می کند و نمی گذارد فرد هنگام بروز مشکلات تصمیم درست بگیرد البته تقصیری هم ندارد چون ذهنش درگیر است و گنجایش اینهمه مسائل را ندارد. اما در خانواده موفقی که همه با هم دوست هستند و از هم ترس و وحشت ندارند و مانند یک دوست هنگام مسائل پشت هم هستند، قطعا می توانند حامی هم باشند و مشکلات یکدیگر را رفع کنند یا لااقل به یکدیگر امید و دلداری بدهند. تصور کنید خانواده ای که هریک سرش به کار خودش است و برای فرزند نوجوان در این خانواده اتفاق بدی پیش آمده. خب در این شرایط او با چه کسی مطرح کند مشکلش را و به کدام یک اعتماد کند و از کدامیک نترسد و از کدامیک کمک بخواهد و درنتیجه در این شرایط راههایی را برای حل مکشلش انتخاب می کند که خارج از حیطه خانه و خانواده است و این در زندگی یک نوجوان فاجعه است.
دیدگاهتان را بنویسید