خودتنبیهی و خودسرزنشی_چرا گاهی افراد مدام درحال خودتنبیهی هستند؟
مراجعان بسیاری را می بینم که از خودسرزنشگری به شدت عاصی هستند و آسیب زیادی را متحمل شده اند. البته آنها خودشان نمی دانند که یک سرزنشگر درونی بسیار پرتوقع و کمالگرا دارند که مدام از آنها ایراد می گیرد. درواقع با جلسات روانکاوی این اختلال مشخص می شود. گاهی افراد در خانواده هایی قرار دارند که مدام در آنها تحقیر و توهین و بی احترامی وجود دارد . نتیجه این فحاشی و توهین در افراد گاهی این می شود که احساس گناه می کنند و این احساس مثل خوره ذهنشان را درگیر می کند.
خودسرزنشی باعث افسردگی می شود
اینکه افراد با پرخاشگری طرف مقابل خود را می آزارند بعد احساس گناه می کنند و عذاب وجدان می گیرند بعد خود را سرزنش می کنند یک حلقه ای است که دائم تکرار می شود و الگوی تکرار شونده ناشی از وجود یک طرحواره در فرد است. مطلب طرحواره درمانی را مطالعه کنید. همینطور که رفتارهای سرزنشی دیگران و سرزنش خود ادامه پیدا می کند، فرد به خاطر عدم رضایت از خود و از اینکه احساس می کند گناهکار است و مدام گناه و اشتباه می کند، کم کم در دام افسردگی می افتد.
خودتنبیهی چه ویژگی هایی دارد
درون ما یک شخصیتی وجود دارد به نام شخصیت ناراضی . یک شخصیت قضاوتگر، محافظه کار، بداخلاق، کنترلگر، کمالگرا، ناراضی و ایرادگیر است که هرگز خوبی های شما را نمی بیند و فقط دنبال ایراد گرفتن از شماست. به خاطر وجود این شخصیت است که ما مدام در حال خودتنبیهی و خودسرزنشگری هستیم هرچه صدای این انتقادگر بیشتر باشد فرد آسیب بیشتری خواهد دید. اما در برخی افراد صدای آن کم است و فرد اصلا متوجه وجود آن نمی شود.
این شخصیت درون ما خیلی بی عدات، سختگیر و بی انصاف است و اصلا اهل عدالت نیست و تمامی این صفات را به خوبی می داند که چگونه مدیریت کند و از آنها استفاده کند.و به این صورت وجود فرد را سرشاراز اضطراب و عدم امنیت و عدم رضایت کند چون مدام از ما توقع بهترین بودن دارد و کوچکترین اشتباه ما را نمی پذیرد. او همیشه توقع بهترین رفتارها رو از ما دارد بدون کوچکترین اشتباه. به خاطر همین ما را مدام سرکوب می کند کافیست کوچکترین اشتباهی از ما سر بزند مثل اینکه یک کاری را نیمه کاره رها کنیم یا یک انتخاب اشتباه داشته باشیم.
شناختن ویژگی خودسرزنشی و خودتنبیهی
خودسرزنشی از ما این فرصت را می گیرد که بتوانیم استعدادها و مهارت های خود رابشناسیم. این مشکل خلقی حتی اگر دیگران نیز کار اشتباهی انجام دهند ، باز ما را متهم و محکوم می کند. افرادی که این ویژگی را دارند از هر کار اشتباهی بیشترین ناراحتی و غصه را تحمل می کنند و خود را بیش از حد محاکمه می کنند درنتیجه توانمندی های خود را اصلا نمی بینند و عادت کردند به متهم کردن خود و حتی اگر دیگران نیز در یک اشتباه سهیم باشند، سهم آنها را بسیار کوچک می شمرد و آن اشتباه را فقط تقصیر خود می داند. اگر ما بازی های این شخصیت را بشناسیم دلیل همه ی ترس ها، اضطرابها نگرانی ها و ناراحتی ها و خودتنبیهی های خود را کاملا متوجه می شویم. اینکه تبدیل به یک فرد کم جرات منفعل ترسو که جرات برای انجام خیلی کارها را ندارد، شدیم تنها به خاطر قدرت شخصیت ناراضی درونی ماست.
سرزنشگر درونی ما چگونه موفق می شود
چون این شخصیت ایرادگیر ، مدام به تصمیم گیری های ما شک می کند و فرد را به تردید و دودلی می اندازد و بعد به ترس و اضطراب از اینکه آیا درست تصمیم گرفته ؟ اصلا ما رو قبول نداره و علتش این هست که هرقدر ما والدین کنترلگر یا سرزنشگر در زندگی داشته ایم، قدرت تنبیه گر درونمان بیشتر شده است. این سرزنشگر آنقدر صدایش بلند است که بخشی از هویت مان می شود و هرقدر ما به او گوش می کنیم اون صداش قوی تر میشه و اینجوری تغذیه اش می کنیم و بیشتر تنومندش می کنیم. پس به این نتیجه رسیدیم که این خود فرد است که به این مشکل پروبال می دهد به آن جان می دهد و حضور او را پررنگ تر می کند
چگونه از شر خودتنبیهی و خودسرزنشی رها شویم
وقتی به حرف این تنبیه گر و سرزنشگر گوش نکنیم دیگر تغذیه نمی شود و درواقع زورش کم می شود و کم کم صدایش آنقدر ضعیف می شود که دیگر قابل شنیدن نیست. برای شروع نیاز داریم به یک آدمی که کنارمان باشد که هروقت صدای سرزنشگر درونمان بلند می شود، بلافاصله حضورش رو به ما اعلام کنه و به ما گوشزد کنه که به صدای شخصیت ناراضی درونمان گوش ندهیم و اهمیت ندهیم. تنها چیزی که می تونه ما رو از شر این دیو خلاص کنه این هست که آنقدر مهارتها، توانمندی ها و خوبی های خودمان را بشناسیم و به آنها اعتماد داشته باشیم و آنقدر با خودمان تکرار کنیم که بتوانیم جلوی رشد این دیو را بگیریم. گاهی نقش این دیو را حتی یک دوست یا یک پارتنر یا یک همکار ایفا می کند اینکه مدام ضعف های شما را گوشزد کند و درواقع سعی کند عزت نفس شما را پایین آورد، هم همان غول تنبیه گر درونی شماست که باید جلوی آن بایستید. اگر با شناخت توانمندی هایتان نتوانستید این غول را مهار کنید حتما از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید. چون می تواند شما را با ویژگی های مثبتان آشنا کند و شما را کاملا آگاه کند تا بتوانید خود را پیدا کنید به مرحله خوددوستی برسید روی مهارتهایتان کار کنید و اینگونه اعتماد به نفس پیدا کنید. البته اگر شما دچار طرحواره باشید، حتما باید طرحواره درمانی شوید که کاملا بر نقاط ضعف و نقاط قوت شخصیت خود در بزرگسالی و کلیه نقص های تربیتی در دوران کودکیتان مسلط شوید و بتوانید ویژگی خودسرزنشگری را کنار بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید