تحلیل فیلم ماتیلدا یک فیلم خانوادگی و فانتزی است که در این داستان مشاهده میکنید که ماتیلدا در یک خانواده بسیار بی فرهنگ و بی کلاس و کلاهبردار به دنیا می اید ولی اوبا هوش بسیار زیادی که دارد والدین خودرا تنبیه میکند

تحلیل فیلم

در واقع در این فیلم شما شاهد این هستید که این دختر کوچک با توجه به شرایط بسیار سختی که در خانواده دارد چگونه میتواند اعتماد به نفس را به کودکان یاد دهد و از طرفی باعث خیال پردازی های مختلف برای حل مشکل خود شود .گویا با خلاقیت و هوش بالایی که دارد مسائل و مشکلاتی که برای او به وجود می آید را با خیالپردازی و رویا پردازی ها تسکین میدهد تا بتواند ادامه دهد .شخصیت ماتیلدا که سعی میکند شجاعانه و با اعتماد به نفس بسیار در مقابل تمام زورگویی ها ی بزرگترها به ایستد و در عین حال در برابر خانواده اش که نیازهای اولیه او را براورده میکنند الگوی بسیار خوب و عالی ست
 در ارتباط با خویشتن داری وشجاعت برای کودکان حتی بزرگسالان زیرا بسیاری از بزرگسالانی هنوز هستند که با اینکه کودک نیستند و میتوانند تمام نیازهای خو را کاملا مستقلانه برآورده سازند همچنان ترس بسیار از والدین خودرا دارند ودر برابر زورگویی های آنها همچنان سکوت میکنند و فرمانبردار آنها هستند .

علاقه ای که ماتیلدا به یادگیری "مدرسه "و بیشتر از همه خواندن کتاب دارد میتواند بسیار آموزنده باشد زیرا ماتیلدا با بالا بردن آگاهی خود را توانمند و با قدرت وشجاع وجسور ساخته و این بسیار اموزنده میباشد برای کودکان و کودکان بزرگسال نما  که چقدر بالا بردن سطح آگاهی میتواند افراد را از درون قدرتمند سازد که شجاعانه و مسئولانه در برابر زورگویی های خانواده خود به ایستند
 مسئله دیگه ای که بسیار در فیلم قابل توجه است اینکه اگر در  محیط خانه افراد بدجنس وبی مسئولیتی که بزرگ کردن فرزند را برعهده دارند باشند دلیل بر این نیست که تمام افراد جامعه نامهربان و بدجنس و بی مسئولیت هستند .متاسفنه ما همیشه الگوهایی که در خانواده دریافت کرده ایم را به جامعه تعمیم یدهیم و به یک شناخت تحریف شده میرسیم که اکثر افراد میخواهند  از ما سواستفاده کنند در صورتی که در این فیلم شما مشاهده مینمایید که معلم ماتیلدا خانم هانی یک معلم مهربان است که بچه هارا دوست دارد و خانم هانی هم در کودکی خانواده خوبی نداشه ودر کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و با عمه بدجنس و ناتنی خود که همان مدیر مدرسه است زندگی کرده و در نهایت به خاطر آزارهای عمه ناتنی خانم هانی از خانه خودش بیرون میرود و به تنهایی زندگی میکند گویا خانم هانی چون خود رنج کشیده ماتیلدا را به خوبی …
اما اینها ارزشهای جامعه پول پرست و مادیگرای خانواده اش نیست چرا که آنها درکی ازا رزشهای واقعی ندارند و خوراکشان را با برنامه های احمقانه ای که تلویزیون بزایشان پخش میکند تامین میکنند وهدفشان فقط و فقط مال اندوزی ست .

ماتیلدا خانواده خود را و کارهایشان را بسیار خوب و عالی تحقیر می کند در حالی که آنها از این حفیفت که او باعث تمام این بدبختی ها ست بی اطلاع میمانند
 خانم ترانچپال که  مدیر مدرسه محسوب میشود  زنی ست که از نظر ظاهری بسیار خبیث و نفرت انگیز است .او بسیار بدجنس و با کودکان به طرز وحشیانه ای رفتار میکند گویا خانم ترانچپال نمادی از حکومت های خودکامه و فاشیستی است که از درک هنر و فرهنگ عاجز است و قادر به پذیرفتن وجود هیچ گونه استعداد و توانایی در جوانان یا افراد اندیشمند نیست بلکه آنان راتوطئه گر و خائن میداند .پیراهنش بسیار شبیه به یونیفرم نازی هاست و هرگز راه نمیرود و همیشه قدم رو میرود گویا شخصیتش بی شباهت به کرگدن نیست .
 زیر اندام او گردن کلفت "شانه های پهن "بازوان قوی و پاهای پرقدرت و چانه سرسخت و چشمان ریز و متکبر دارد . به خاطر ظاهر فیزیکی این شخص استعاره کرگدن میتواند برای او مناسب باشد .در مقابلخانم ترانچپال خانم هانی قرار دارد که نماینده انجمن دوستی با کتاب است . افراد آگاهی همچون خانم هانی که در اجتماع انگشت شمار هستند که اغلب با تمسخر سایرین که ملاکشان تنها پول است مواجهند .خانم هانی دقیقا متضاد خانم ترانچپال است زیرا شخصیت خانم هانی ملایم دوست داشتنی آرام دارای اندامی باریک ظریف و صورتی دوست داشتنی معصوم و کاملا بی گناه ودر صحبت هایش مکث کردن فکر کردن و شنیدن را بسیار میبینید و در مقابل خانم ترانچپال را مدام در حال فریاد زدن نعره کشیدن و داد زدن و جیغ زدن میبینید . در این فیلم شاهد هستید که ماتیلدا بر خانواده و میدیر غول پیکرش غلبه می کند تا به دوست ایده الش و جانشین خانواده یعنی  خانم هانی برسد.

ماتیلدا کارکتری بسیار الهام بخش است دختری کتاب خوان که هر بار کنجکاوی و تفکر را به نادانی و اطلاعات های کورکورانه ترجیح میدهد و همین انتخاب اورا به یک قهرمان تبدیل میکند زیرا دوستان قابل اعتماد و وفادار خودرا در کتاب هایی پیدا میکند که هر روز بعدازظهر در کتابخانه نزدیک محل زندگیش می خواند . او شور زندگی را درقلب خود دارد درست است که زندگی برای او منصفانه نیست اما ماتیلدا به این راحتی ها تسلیم نمی شود او با استفاده از فکر و تخیلش خود را به یک قهرمان تبدیل میکند ماتیلدا از منطق و قدرت دوستی و شجاعت خود استفاده می کند تا با آنهایی که تلاش می کنند جلوی پیشرفت او را بگیرند مبارزه کند کسانی که چون فقط بزرگتر هستند و تجربه بیشتری در جامعه دارند پس حتما بهتر از بجه ها موضوعات را میفهمند
: آن هم بزرگسالان احمقی چون مادرش که معتقد است که به خاطر ترجیح دادن ظاهر و قیافه به کتاب ها و ازدواج با تاجری موفق که صاحب خانه ای بزرگ است در زندگی خود خوب عمل کرده و به موفقیت رسیده . او کاملا از دختر خود غافل است به جز وقتهایی که تلاش میکند ماتیلدا را نسبت به کتاب خواندن سرد کند و او را بیشتر به دیدن برنامه های پوچ تلویزیون وا می دارد  در صورتی که ماتیلدا در مواجهه با آزار و اذیت ها و بی عدالتی ها کمر خم نمیکند
کلینیک دکتر فهیمه رضایی: بلکه با شجاعت تمام به نبرد با آنان می رود از ماتیلدا می اموزیم که در هر سن و سالی که هستیم میتوانیم در برابر قلدرها ایستادگی کنیم واگر سخت تلاش کنیم می توانیم جادوی درونمان را پیدا کنیم و علاوه بر آن کتاب ها می توانند زیباترین نوع عشق را برایمان به ارمغان میاورد