تحلیل فیلم ۱۲ مرد خشمگین
تحلیل فیلم ۱۲ مرد خشمگین
اگر بخواهم این فیلم رو تحلیل روانشناختی کنم نکته های بسیاری در آن از جهت ارتباط درست و سالم هست،سلامت روان رو در دیالوگهای هر شخص میتوان تشخیص داد و اینکه از چه تیپ شخصیت سالم و ناسالمی برخوردارن ،شاید از حوصله خواننده خارج باشه اگر بخوام به تحلیل روانشناختی تک تک بازیگران فیلم بپردازم بنابراین فقط شخصیت ۲ نفر از ۱۲ نفررو تحلیل میکنم ،فیلم با این مضمون شروع میشه که یک پسر ۱۸ ساله متهم به قتل پدرش میشه و این ۱۲ تن انتخاب میشن که رای بدن به گناهکار بودن با بیگناهی پسر و حتی اگر یک نفر از دوازده نفر رای مخالف داشته باشه رای اجرا نمیشه و بر اساس رای دادگاه که در اثبات گناهکار بودن پسر و اعدام اوست اقدام خواهد کرد ،از ۱۲ نفر یک نفر نظر مخالف یازده نفر دارد که پسر ۱۸ ساله ممکن است بی گناه باشد در صورتی که ۱۱ نفر بعدی با توجه به شواهدی که در دادگاه شنیدند کاملا اصرار بر گناهکار بودن پسر دارن ،مردی که مخالف رای ۱۱ نفر هست با قاطعیت نظر خودش رو در میان ۱۱ نفر بیان مکنه و اگر به دیالوگها دقت بشه فرد از کلمات ممکنه یا فرض من بر اینه استفاده میکنه که این نشانه ای از ویژگی های فرد بالغ و سالمه،این شخص ریزبینانه به تمام حوزه ها و شرایط دقت میکنه طوری که یکی از افراد حاضر لقب چقدر مو رو از ماست بیرون میکشی میده و این خود نشان از افراد بالغی داره که بسیار عمیق به مسائل نگاه میکنن و سعی میکنن واکنشی رفتار نکنن و تحت تاثیر هیجانات خود قرار نگیرن و موشکافانه به مسائل می پردازن تا صحت و درستی انرا اثبات کنن و صحبتهای اونا مدام با فرضیه و پیشنهاده و دعوت کردن دیگران به اینکه فقط تعصب به یک حوزه نداشته باشن و از زوایای دیگه ام به موضوع نگاه کنن(کاری که ما روانشناسا در جلسات انجام میدیم ،که سایر زوایای دیگه رودر مورد موضوعی که مراجع تعریف میکنه در ذهن اون روشن کنیم) و میبینیم که تعصب فرد در ارتباط با دید خود که فقط از یک حوزه و جنبه بود و فرد مقابل خودرا چون از دیدگاه او تبعیت نمیکرد مقصر میدونه و ادامه دچار مشکل میشن ووقتی متوجه میشن که زوایای دیگه ای هم میتونه در بررسی موضوع وجود داشته باشه و به میزان زیادی از کنترل گری و قدرت طلبی اونها کم و کمتر میشه و میزان انعطاف پذیری در ارتباط با دیگران افزایش پیدا میکنه ،در فیلم شما میبینید که فرد سالم در نهایت تاثیر گذاریشو بر گروه داره و کل گروه رو هم رای خود میکنه بدون اجبار و کنترل گری فقط دیگران رو تشویق به فکر کردن میکنه ،به تبع میزان مشکلات در فرد مقاومت و کنترل گری بیشتر هست اگر در فیلم دقت کنید فردی که بیشترین مقاومت رو داره بیشترین کنترل گری هم داره به این شکل که هر فرد که تغییر رای میداد به شدت.
پرخاشگری میکرد و شروع به تمسخر و تحقیر دیگران ،جمله ای که در یکی از دیالوگهای خود میگه من همیشه به پدرم قربان میگفتم که نشون دهنده اینه پدری بسیار سرزنشگر و تنبیه گر داشته که دقیقا همون الگوی رفتاری رو برای دیگران داره و عکسی که از پسر خودش نشون میده که با پسرم رابطه خوبی ندارم دلیل خشم نهفته ای بود که فرافکنی میشد روی پسر ۱۸ ساله و نظری جز اعدام برای اون نداشت ،افکار سیاه و سفید در افراد کنترل گر بسیار مشهود است یا سیاه یا سفید یا باید حرف منو قبول کنی و بله قربان باشی یا باید تحقیر و مسخره بشی البته که فرد بالغ فیلم که به صورت ناخواسته رهبر گروه ۱۲ نفره شده بود اون رو هم تحت تاثیر قرار داد ودر پایان فیلم متوجه شد که حنای اون دیگه رنگی نداره و نمیتونه حقارتش رو روی دیگران فرافکنی کنه و با خشم و خشونت و کنترل گری که مکانیزم فاعی اون برای پنهان کردن نقص خود در برابر دیگران بوده استفاده کنه،به میزانی که ما به انتقاد دیگران انعطاف نداشته باشیم پرخاشگری و خودبرتری بالاتری نسبت به بقیه داریم و نگاه بالا به پایین به دیگران بیشتر میشه و بایدها و نبایدهای بسیاری برای دیگران میزاریم که اطاعت نکردن از اونا باعث بروز خشم شدید در ما میشه و در نتیجه در ارتباطات خود بسیار نابالغ و کودکانه رفتار خواهیم کرد.
دیدگاهتان را بنویسید