جنگجوی درون_تحلیل روانشناختی فیلم انگیزشی جنگجوی درون
درباره فیلم جنگجوی درون
این فیلم از فیلمهای آموزشی بوده که تمرکز آن بر انگیزه بخشی درونی می باشد و یکی از تاثیرگذارترین فیلم ها در افزایش اعتماد به نفس است. به شخصه بسیار از این فیلم لذت فراوان بردم و می توانم آن را یکی از پرمحتواترین فیلم ها در دنیای رسانه بدانم و هربار که جملات آن را مرور می کنم احساس خوبی به من دست دهد. انرژی موفیت طلبی در دن میلمن او را به سمت اقدامات عملی برای رسیدن به امال و آرزوهای خود سوق می دهد. دن تمام تلاش خود را می کند تا به طلای المپیک ژیمناستیک برسد تا بتواند احساس خوشبختی کند. دن با یک پیرمردی که شغلش کار کردن در یک پمپ بنزین است آشنا می شود. از نظر او شغل پیرمرد اصلا دهن پرکن و با کلاس نیست. درصورتیکه نظر پیرمرد این است که یک ایستگاه خدماتیه. مطلب احساس خوشبختی را درباره احساس شادی درونی می توانید مطالعه نمایید.
پیرمرد می شود مربی معنوی دن و به او آموزش می دهد که چطور مسیر حقیقت را طی کند و فریب ذهنش را نخورد. شتاب زدگی و میل به سرعت بیش از اندازه در دن باعث تصادف او می شود و پای او از 17 جا دچار شکستگی می شود و با پلاتین استخوان هایش بهم جوش می خورد. همین اتفاق تغییرات مهمی در دن ایجاد می کند که باعث خوشبختی و ارامش درون و موفقیت او و رسیدن به طلای المپیک شود. تغییر در دن زمانی صورت می گیرد که او از برنامه غرور،شتابزدگی، خشم و شهرت طلبی و ترس از آینده دست می کشد و تصادف خود را به عنوان مهمترین درس زندگی اش قرار می دهد نه حسرت و ناامیدی . و می اموزد که با در حال زندگی کردن ، یعنی تمرکز به کاری که همین الان در حال انجامش است نتیجه اش آرامش و خوشحالی و کسب مدال طلا خواهد بود.
آموزه های روانشناسی جنگجوی درون
در این فیلم ما هنر جنگنجو بودن را می آموزیم . جنگجو بودن رسیدن به هدف نیست بلکه در مسیر هدف قرار گرفتن است. باید از مسیر لذت برد نه از رسیدن به مقصد. برای پرورش جنگجو بودن باید عملی را که انجام می دهیم را عاشق آن باشیم و عاشقانه خدمت کنیم و با زندگی دیگران کاری نداشته باشیم. یعنی دست از قضاوت و تجزیه و تحلیل و پرس و جوی بی مورد درباره دیگران برداریم زیرا با این کار ذهنمان را پر از آشغال می کنیم و با نظرات آنها کاری نداشته باشیم و به جای آن به راهنمای درون خود باطنی و احساس و تصویری که از حس شهود و برگرفته از الهامات درونمان است توجه کنیم و از آن پیروی کنیم و با خود دوست و رفیق باشیم و هرروز به خودمان یادآوری کنیم هر لحظه ، امکان ندارد که دوباره اتفاق بیفتد. تحت هیچ شرایطی به شغلمان به روابطمان، مقام و شهرت و حتی آرزوهایمان نچسبیم و همواره چیزی برای بخشش به دیگران ارائه دهیم و این کار باعث آزادی و سبکی ما می شود و این را در نظر بگیریم که همه چیز در حال تغییر است و هیچ چیزی در جهان هستی ثابت و پایدار نیست و بدانیم تضاد و تنوع در جهان طبیعی است و آن را به رسمیت بشناسیم. نباید ذهنمان را بیش از حد مشغول معماهای ریز و درشت زندگی کنیم و باید زمان هایی را صرف خوشی و لذت کنیم و از تجربه های ساده روزانه و داشته های روزمره عمیقا سپاسگزاری کنیم. در ارتباط با آشنایی و به کارگیری مهارت های رفتاری ، می توانید مطلب مشاوره فردی | روانشناسان در مشاوره فردی چه خدماتی ارائه می دهند را مطالعه نمایید.
ابعاد انگیزشی جنگجوی درون
شما در فیلم جنگجوی درون که اصل آن بحث بسیار مهم و کارش برای کسانی که دغدغه رشد دارند و بدنبال زندگی با سبک خاصی برای خود هستند، بسیار مفید و عالی است. این فیلم از فیلم هایی است که ارزش هدیه دادن دارد. همیشه در زندگی ام هدفم این بود چیز خوبی که یاد می گیرم و روی دید خودم بسیار اثر گذار است، به دوستان خود هدیه بدهم. اصلا به همین دلیل شغل معلمی و روانشناسی را انتخاب کردم که بتوانم علاوه بر تغییراتی که در خود ایجاد می کنم روی بقیه هم تاثیر بگذارم. فیلم جنگجوی درون یک فیلم خوب است که می خواهم به شما دوستان هدیه بدهم. این فیلم برای ایجاد تغییرات زیربنایی در نوع نگرش ما به دنیا و مسئله ها ، سطح تلاش و همچنین تغییرات مدل ذهنی نیز بسیار مفید است. خود من به شخصه بسیار انسانی امیدوار هستم و به گمان من در اوج ناکامی ها و سختی ها همیشه کورسویی از امید وجود دارد که زندگی را توجیه و تلاشی برای ساختن زندگی را ممکن می سازد و همیشه اعتقادم بر این است که هر فردی برای ایجاد تغییرات در زندگی خویش نیازمند یک انگیزه درونی بسیار قوی است که این فیلم درستی این اعتقاد را به عرصه نمایش گذاشته است و همچنین زندگی در لحظه حال را بسیار تاکید می کند. در این فیلم شما مشاهده می کنید که شتابزدگی و میل به سرعت بیش از اندازه در دن که باعث تصادف او شد. این اتفاق زمانی رخ داد که او درگیر غرور خود شد بود و این مسئله حسابی تمرکز او را در رسیدن به هدفش تحت تاثیر قرار داده بود و او را از حال بودن و لذت بردن از حال کاملا دور کرده بود و مدام برای رسیدن به هدف خود در آینده بود.
با اتفاق تصادف دن در پایان فیلم می بینید که قبل از شروع مسابقه دوست دن از او خواست تا رازی که در موفقیت به دست آورده به او هم یا دهد و دن در پاسخ به دوستش می گوید رازی در کار نیست. فقط آشغال های ذهنت را بریز بیرون و خودت باش و به کاری که اون لحظه انجام می دی تمرکز کن نه به قضاوت های دیگران. این همان مسیر اعتماد به نفس واقعی و بدون نقاب است و نتیجه ای که از این دیالوگ دریافت می کنیم این است که ما زمانی می توانیم در این لحظه و در اکنون باقی بمانیم که از کاری که انجام می دهیم لذت ببریم و عاشقانه دنبال خدمت کردن باشم. در این صورت احساس خوشحالی و پیشرفت می کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید