موفقیت چیست؟_ چرا رسیدن به موفقیت در زندگی، برخی افراد را راضی نمی کند؟
تعریف موفقیت
موفقیت از نگاه هر فردی ممکن است متفاوت باشد. مثلا از نگاه برخی ، ممکن است ازدواج، خرید خانه، ارتقا شغلی، ارتقا درآمد، فرزنددار شدن، اقامت گرفتن در کشوری دیگر، دریافت مدارک و مدارج تحصیلی همگی جزو آمال و اهداف افراد مختلف هستند. اما متاسفانه بسیار می بینم که برخی افراد با اینکه به خواسته های خود رسیده اند و نیز برای آن تلاش زیادی کرده و بسیار زحمت کشیده اند، اما پس از رسیدن به موفقیت، حال دلشان اصلا خوب نیست و هنوز به آن مرحله ی رضایت و خوشنودی از زندگی نرسیده اند. وقتی این افراد را روانکاوی می کنم، می بینم که آنها هرگز به دنبال هدف و رویای خودشان نرفته اند بلکه اغلب به دنبال به دست آوردن تایید و تحسین دیگران مخصوصا خانواده بوده اند. بعنوان مثال پسرانی که اصلا دوست نداشته اند که بدنبال درس و ادامه تحصیل بروند و ترجیح می داده در سن های کم، به دنبال هنر یا مهارتی که در آن استعداد داشته اند بروند اما به اصرار وبه خواست پدر یا مادر خود محبور به ادامه تحصیل شده و هرگز به رشته تحصیلی خود علاقه ای ندارند هرچند که وارد بازار کار هم شده و درآمد نسبتا خوبی دارند. این افراد ، از آن دسته هستند که هرگز بابت موفقیت هایی که از بیرون قابل تحسین است ، دلشان و ذهنشان شاد نمی شود و همواره ه فکر موفقیت های دیگری هستند که از دستشان دادند و پای آنها نایستادند و همیشه یک غر غر در ذهن آنها وجود دارد که دائم آنها را سرزنش می کند و نگاهشان را معطوف گذشته می کند که چه ها می توانستم بکنم اما نکردم و چقدر می توانستم بدنبال کاری بروم که دلم می خواست اما به خاطر خانواده، فامیل دوستان و بخاطر اینکه ثابت کنم در تحصیل پسر شایسته ای هستم دست از رویاهای خودم برداشتم.
چگونه به موفقیت برسیم؟
برای رسیدن به موفقیت اول از همه باید بدانیم که چه چیز یا چه چیزهایی درما احساس رضایت و خوشبختی ایجاد می کند. نه اینکه دیگران از ما چه توقعاتی دارند. پس اول از همه برمی گردیم به اینکه باید خودمان، نیازها، خواسته ها و توانایی هایمان را بشناسیم و ببینیم که از زندگی کردن چه لذتی می بریم و چه چیزهایی می تواند ما را به اوج خوشحالی و شادمانی برساند. شاید برای یک فرد جوان تاسیس یک فروشگاه گل بیشترین احساس خوشبختی را ایجاد کند و شاید برای یک جوانی دیگر در همان سن قبول شدن در بورسیه دانشگاه! پس خوشبختی و احساس رضایت در افراد مختلف ، متفاوت است و هر آدمی با رسیدن به یک سری اهداف کاملا شخصی احساس رضایت پیدا می کند. پس برای رسیدن به موفقیت در زندگی اول از همه باید خودمان را درنظر بگیریم و بدانیم اولویت زندگی هر فردی خودش است و اگر فردی نتواند به خواسته هایش برسد، مقصر 100درصد خود اوست و به هیچ عنوان او نمی تواند خانواده و دیگران را محکوم کند که آنها باعث شدند، آنها نگذاشتند، آنها خواستند….
انسان قوی انسانی است که با امکانات محدود خود بتواند زندگی ایده آل خود را بسازد. نه اینکه بنشیند و بگذارد دیگران برای او تصمیم بگیرند. پس ر مرحله دوم باید لیستیاز خواسته ها و نیازهایتان را برای آینده خود تعریف و مشخص کنید و تصمیم بگیرید که چه کارهایی می توانید برای رسیدن به آن اهداف انجام دهید. مرحله سوم داشتن پشتکا است. در این مرحله اگر هدف خود را مشخص کردید و توانایی ها وقابلیت های خود اجحاف کامل دارید ولی می ترسید یا اضطراب دارید و هر آن ممکن است از تصمیم خود برگردید، یک مشاور متخصص می تواند به شما کمک شایانی کند. پشتکار و جا نزدن برای رسیدن به هر هدفی جزو اصول غیر قابل انکار است.
مطلب پیشنهادی: شخصیت کاریزماتیک چیست
چرا افراد به موفقیت نمی رسند؟
بعضی افراد هنوز تعریف خاصی از موفقیت ندارند. همچنان نمی دانند که بدنبال چه چیزی هستند و حتی زندگی برای آنها معنایی ندارد. یا اینکه تصور می کنند موفقیت چه پروسه سختی است که باید آن را طی کرد و چه غول بزرگی است که باید با آن جنگید تا به موفقیت رسید پس هرکسی نمی تواند به موفقیت برسد. درحالیکه اگر درست و واقع بینانه به زندگی نگاه کنیم می بینیم همین ارزش های کوچکی است که در زندگی روزمره داریم. مثلا داشتن یک خانواده خوب، زندگی آرام، موقعیت مادی معقول و … اگر بدانیم که موفقیت تنها در به دست آوردن پول زیاد نیست و چه بسا افراد ثروتمند زیادی را می بینم که به خاطر مشکلات فردی یا خانواده برای درمان به من مراجعه می کنند و برخلاف آنچه که بقیه فکر می کنند آنها بدنیال هرچیزی جز پول هستند که تنها حالشان را خوب کند و در این شرایط حاضرند پول بسیاری هم خرج کنند اما تنها حال درونی خودشان همسرشان یا فرزندشان خوب باشد. پس اگر ما تنها بدنبال ثرت نباشیم و داشته هایی که داریم همراه هدفی که داریم را در نظر بگیریم می توانیم در جاده موفقیت قدم بگذاریم از داشته هایمان لذت ببریم و برای هر آنچه که نداریم و می خواهیم داشته باشیم، تلاش کنیم. و در ظول مسیر هم بدانیم هیچ موفقیتی بدون سختی، خستگی، زجر کشیدن، بی خوابی، تحمل ناملایمات و … به دست نمی آید و سریع اب کوچکترین سدی که در راهمان قرار می گیرد مایوس نشویم.
بسیاری افراد هستند که هدفشان را مشخص کرده اند. رفتارهای خوب و بد خود، امکانات، محدودیت ها و هرآنچه که برای رسیدن به هدفشان نیاز دارند را به خوبی شناخته اند اما مشکلشان این است که زود خسته و ملول می شوند و با کوچکترین اتفاق منفی که می بینند پا پس می کشند و از حرکت باز می ایستند. این مورد در افراد بی اعتماد به نفس بیشتر دیده می شود. پس نتیجه می گیریم موفقیت از آن کسانی هست که بتوانند هدف خود را بشناسند تلاش کنند و درنهایت جا نزنند تا بلاخره به آنچه می خواهند برسند چون هرکسی می تواند لااقل بگوید که از زندگی چه می خواهد! اما مهم این است که فرد برای آن چقدر تلاش می کند و چقدر ناملایمات را از سر راه خود برمی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید