آسیب های دوران کودکی_تاثیر دوران کودکی بر شخصیت بزرگسالی
آسیبهای دوران کودکی چه نتایجی دارد؟
به سبب این آسیب ها الگوهایی در ما شکل گرفته و با ما رشد یافته است که این الگوها در بزرگسالی هم با خودش احساسات دردناک آسیبهای دوران کودکی را بازآفرینی میکند. ما تمایل به تکرار آسیب دوران کودکی یا تله های زندگی خود داریم. نکته جالب اینکه ما تمایل داریم این الگوهای نهادینه شده را در وجودمان حفظ کنیم زیرا با داشتن این الگوها ما احساس امنیت میکنیم. این الگوهای شکل گرفته و تکرار شونده را تله های زندگی یا طرحواره مینامند.
در واقع تله های زندگی الگوهای رفتاری ، احساسی شکل گرفته در ذهن ماست که بخاطر تجربیات و آسیبهای دوران کودکی و نوجوانی در وجود ما شکل گرفته است.
مرتبط: اوتیسم را بهتر بشناسیم | اختلال اوتیسم از مهم ترین اختلالات مربوط به رشد اجتماعی کودکان
آسیب های کودکی در بزرگسالی بازآفرینی میشوند
بعد از طی شدن دوران کودکی با ایجاد و انتخاب موقعیتها یا افرادی مشابه همان افراد دوران کودکی ( به صورت کاملا ناخودآگاه ) ، همان شرایط دوران کودکی را مجددا در بزرگسالی بازآفرینی میکنیم و آدمهایی را به صورت کاملا ناخودآگاه میابیم که همان آزار و آسیبها و تجربیات تلخ را در ما زنده کنند. انگار به یک سری آسیب ها و ضربه های روحی عادت می کنیم. اگر آنها وجود نداشته باشند یا کلافه و عصبانی هستیم یا سعی می کنیم با رفتارهای نادرست آنها را ایجاد کنیم.
مطلب پیشنهادی: طرحواره درمانی
گروه درمانی تله های زندگی دکتر فهیمه رضایی
حال كه با مفهوم تله های زندگی اشنا شدیم به بررسی گروه درمانی در ارتباط با تله های زندگی می پردازیم ابتدا گروهها كه به صورت گروههای چهار الی پنج نفره می باشد توسط دكتر فهیمه رضایی انتخاب میشوند. انتخاب گروهها بر اساس تشابه تیپ شخصیتی و یكسان بودن تله های زندگی می باشد. به این صورت كه ابتدا طی چند جلسه فردی تیپ های شخصیتی و تله ها ی زندگی مورد بررسی قرار می گیرد و همچین تاریخچه زندگی فرد مد نظر قرار می گیرد و سپس بعد مشخص شدن تیپ شخصیتی و تله های زندگی در گروههایی كه تشابه شخصیتی وطرحواره ای كه همان تله های زندگی است قرار می گیرد. گروه درمانی هر یك هفته درمیان صورت می گیرد تا فرد یك هفته فرصت تمرین و كار روی تله های خود را داشته باشد. تعداد جلسات بستگی به تعداد طرحوارها یا تله های زندگی دارد و مدت زمان هر جلسه سه ساعت می باشد. در بررسی تله های زندگی در گروه درمانی دکتر فهیمه رضایی ابتد به معرفی تله ها ی زندگی و سپس ویژگی های هر یك از تله های زندگی پرداخته می شود و سپس به بررسی منشا شگل گیری انها و سپس ارائه راهكار برای مبارزه و از میان برداشتن تله ها پرداخته می شود. هدف از كار روی تله های زندگی فعال كردن بزرگسال سالم و تفكر بالغانه است كه برای مفهوم بهتر به مثالهای زیر توجه فرمایید :
بزرگسالی که همچنان کودک است
– بخدا خسته شدم، اون پدر بی مسئولیتت که ما رو ول کرد و رفت من موندم و مسئولیت تو و خواهرت. حالا چه خاکی بسرم بریزم؟ بدبخت شدم! چرا با این مرد نامرد ازدواج کردم که این بلاها سرم بیاد؟
– مامان غصه نخور، عوضش ما همدیگرو داریم. تنها نیستیم با هم کمک می کنیم و درستش می کنیم.
گاهی اوقات سن عقلی و پختگی هیجانی هیچ ربطی به سن شناسنامه ای افراد ندارد. حواسمان باشد کجاها کودک تر از کودکمان هستیم و او بالغ تر از ماست! مطلب روانشناسی کودک چیست برای شما مفید خواهد بود.
چرا هیچکس با من نمی ماند؟
آدم های درگیر با تله محرومیت عاطفی، هدف زندگیشان پیدا کردن عشق است.آنها اگر رابطه خوبی داشته باشند حالشان خوب است، انگیزه دارند، به خودشان میرسند و آسمان زندگیشان روشن و آفتابی است. ولی اینها همان افرادی هستند که تمام عمر دیوانه وار بدنبال عشق می گردند و متاسفانه انرا نمی یابند!
اما به نظر شما چرا این افراد با وجود اینهمه تلاش و جستجو، مدام ناکام و ناامید میشوند ؟
جواب جایی است که معمولا نه به ان توجه کرده اند و نه دوست دارند توجه کنند! یعنی خلق و خوی حساس خودشان.
بچه هایی که بطور ژنتیکی خلق و خوی حساس و بد قلقی دارند بیشتر و شدیدتر گرفتار تله ها می شوند. پس اگر من درگیر تله های زندگی هستم غیر از عوامل زمینه ساز خانوادگی احتمالا بچه حساسی هم بوده ام! اگر به عنوان یک بزرگسال به یک انتقاد و طرد شدن معمولی بیش از اندازه واکنش نشان می دهید، قهر و اخم می کنید و نحس بازی درمی آورید احتمالا خلق و خوی حساسی دارید. نه، اشتباه نخواندید! نوشته شده «انتقاد و طرد معمولی»! چراکه در هر رابطه سالمی مقداری انتقاد شنیدن و طرد شدن هم وجود دارد و اگر من مدام با استفاده از ابزار قهر، غرزدن و دلخوری آدمهای اطرافم را وادار می کنم که ملاحظه من را بکنند و انطور که من میخواهم رفتار کنند، حواسم باشد که دارم از یک قربانی عاطفی، به جلاد تبدیل می شوم.انگار می گویم چون من در گذشته خیلی محرومیت عاطفی کشیده ام حالا تو باید من را غرق محبت، توجه و حمایت کنی و برایم جبران کنی! اینطور می شود که در حالت حمله به تله محرومیت عاطفی تبدیل می شویم به یک کودک لوس یا بعبارت دیگر فردی خودشیفته، که اطرافیانش را با توقعاتش خسته می کند پس خیلی هم عجیب نیست که دیر یا زود روابطش را از دست می دهد.
متاسفانه داستان زندگی این بچه های حساس، اغلب تلخ است و اگر خلق و خوی حساس و بدقلق خود را نشناسند و کاری برای تعدیلش نکنند اغلب محکوم می شوند به تنهایی و این داستان تلخ تداوم می یابد.
چطور بزرگسال سالم باشیم؟
مشکل اکثر ما این است که وقتی در تله های زندگی گیر می افتیم کودکانه رفتار می کنیم، قهر می کنیم، لجبازی می کنیم، قشقرق راه می اندازیم و تلافی جویی می کنیم. این ها نه رفتارهای یک فرد بزرگسال، که بیشتر شبیه رفتارهای یک کودک عصبانی هستند. اگر بخواهیم بزرگسالانه رفتار کنیم باید مراحل زیر را طی کنیم:
قدم اول رفتار بزرگسالانه
نیازهای خود و رفتارهای کودک عصبانی خود را بشناسید. شما معمولا وقتی نیازهایتان برآورده نمی شود و ناکام می شوید چگونه رفتار می کنید؟
قدم دوم رفتار بزرگسالانه
صدای والد سرزنشگر درونی خود را که مدام شما را با توقعات زیاد تحت فشار می گذارد خاموش کنید. این شما هستید که تصمیم می گیرید باید چکار کنید نه او.
قدم سوم رفتار بزرگسالانه
بزرگسال سالم خود را تمرین دهید تا رفتار درستی انجام بدهد که در جهت برآورده ساختن نیازهایتان باشد نه در جهت عکس ان. بطور مثال:
- به جای انتخاب دوستان یا نامزد سرد، نامهربان و انتقادگر به سمت رابطه با افراد مهربان و حمایتگر بروید.
- به جای اینکه خود را با کارهایی پایین تر از سطح توانایی های خود سرگرم کنید، هدف هایی مطابق با توانمندیهای واقعیتان انتخاب کنید.
- به جای گوشه گیری در جمع ها، گروهی را انتخاب کنید و در فعالیت هایشان مشارکت کنید.
- اگر با ابراز بی پروای هیجانات مثل گریه یا رقص در حضور دیگران راحت نیستید با جمع های قابل اعتمادتر شروع کنید و هیجانات خود را نشان دهید.
- به جای اینکه از موقعیت های تعارض برانگیز با دیگران فرارکنید، با حفظ احترام خواسته یا نظر خود را مطرح کنید.
- درمقابل افرادی که نیازهای شما را درک نمی کنند و یا قدردان شما نیستند، بجای پرخاشگری با مهربانی و آرامش رفتار کنید.
در مثالهايي كه شما عزيزان مطالعه نموديد متوجه هستيد كه در بسياري از شرايط ما ناكام ميشويم و به خواسته هاي خود نمی رسيم. رفتار كاملا كودكانه از خود بروز می دهيم و مانند يك بزرگسال سالم با توجه به سن خود رفتار نمی كنيم و براي اينكه بالغانه فكر كنيم بايد از فعال شدن تله هاي زندگی خود در شرايط متفاوت اگاه باشيم و ان را مورد سوال قرار داده و نوع تله زندگي خود را در ان شرايط بررسی كرده و سپس به نياز خود در ان شرايط پرداخته و در صدد براوردن درست نياز خود باشيم و با استفاده از راهكارهاي كه در ارتباط هريك از نيازهاي خود در ارتباط با فعال شدن تله خود در گروه درمانی ها می اموزيم در صدد براورده كردن درست نياز خود باشيم.
دیدگاهتان را بنویسید