سرکوب احساسات_علت سرکوب کردن احساسات در افراد چیست
سرکوب احساسات را میتوان مکانیسمی دفاعی دانست که افراد هنگامی که قادر به بیان و برون ریزی احساسات خود نیستند از آن استفاده میکنند؛قابل توجه است که سرکوب احساسات یکی از علل عمده و اصلی بیماری های جسمی و روحی است.
سرکوب احساسات چه دلیلی دارد؟
چندی پیش مراجعی داشتم که خانم جوانی بود، زیبا و مستقل، ولی در روابطش از سمت مردها مورد سواستفاده قرار میگرفت. آنقدر عصبانی بود که میشد خشم را در لحن صدا و کلماتش به وضوح دید و طبق گفته خودش دچار مشکلات خواب و دردهای روان تنی شده بود. اتفاقی که از آن صحبت میکرد بیشتر از دو سال پیش اتفاق افتاده بود و او هنوز نتوانسته بود با خشمش کنار بیاید و تصمیم داشت برای اینکه راحت شود و بتواند فراموش کند برود دم خانه و شرکت طرف مقابل و آبرویش را ببرد.
گفتم: میدونم الان خیلی عصبانی و مستاصل هستی ولی من فکر نمیکنم این کاری که تصمیم گرفتی انجام بدی خیلی بتونه کمک کنه مخصوصا که میتونه عواقبی هم داشته باشه که بهتره از قبل براش فکری کنی_ مثل شکایت طرف مقابل یا مقابله به مثل او_. حتی اگه جوابی نده و نادیدهات بگیره هم بعید میدونم عصبانیتر از اینی که هستی نشی.
با لحنی عصبی گفت: پس شما میگی من چکار کنم؟
_ اگه موافق باشی میتونیم جلسات مشاوره رو ادامه بدیم و خشمت رو اینجا تجربه کنی. اینطوری میتونیم بررسی کنیم که اصلا چی میشه که خشم رو اینقدر دیر و آسیب رسان ابرازش میکنی.
با حالتی عصبیتر گفت: اون از من سواستفاده کرده چرا من باید مشاوره بیام؟!
_ ظاهرا این شما هستید که حالتون بده!
گفت: اصلا از همین حال بدم متنفرم. نمیخوام عصبانی باشم. می خوام بیخیال و بیتفاوت بشم. میشه روی این کار کرد؟
_ توی خانواده تون کسی هست که به نظر میرسه از پیدا کردن نقطه ضعفت و عصبانی کردنت لذت میبره؟
برای اولین بار مکثی کرد و بعد گفت: بله، پدرم!
گفتم : و شما یاد گرفتی با سرکوب کردن دردت و تظاهر به بیتفاوتی از خودت دفاع کنی؟ انگار که اصلا دردت نیومده! شاید برای همین درست و به جا خشمت رو نسبت به افراد بدرفتار نشون نمیدی و براشون حد و مرز نمیگذاری. با این کار، خودت رو در معرض سواستفاده قرار میدی و درد روانشناختی رو به شکل بیخوابی و دردهای جسمانی تجربه میکنی . اینکه تصمیم بگیری جلسات رو ادامه بدی یا نه برعهده خودته ولی هرکاری میکنی باید سریعتر راهکاری برای سرکوب نکردن احساساتت پیدا کنی!
چگونه از سرکوب احساسات خود خلاص شویم
گاهی برایمان پیش می آید که احساسات خود را پنهان کرده و آن را خواسته یا ناخواسته به صورت خشم بروز می دهیم. بسیاری از ما حتی احساسات خود را نمی شناسیم و تا وقتی نسبت به عواطف و احساسات خود به شناخت نرسیم، نمی توانیم دلیل ناراحتی ها یا خشم یا عصبی شدنمان را تشخیص دهیم. هر کدام ازما باید بتوانیم احساسات خود را مدیریت کنیم و در هر لحظه احساس خود را نشان دهیم. چون همیشه سرکوب احساسات به خود ما یا اطرافیانمان صدمه روحی خواهد زد چون به شدت روی رفتارهای ما تاثیرگذار است. تصور کنید خشمی را در خود پنهان کردید و هر لحظه ممکن است این خشم به بدترین حالت خود را نمایان کند و ممکن است در زندگی فردی یا اجتماعی فاجعه بیافریند.
ریشه سرکوب احساسات
همانطور که گفتیم یک علت مهم در سرکوب احساسات افراد، کودکی آنهاست. مثلا افرادی که در کودکی ناراحتی های خود را با داد زدن بروز داده اند یا خوشحالی خود را پنهان کرده اند در بزرگسالی نیز همین روال را ادامه می دهند. یا فرزندانی که مدام در خانواده به احساس گناه پرداخته اند همیشه خود را مدیون والدین کمالگرای خود دانسته از آنها ترسیده اند یا مدام به فکر این بوده اند که رضایت آنها را به دست آورند هرگز نمی توانند در بزرگسالی احساسات خود را به خوبی بروز دهند آنها بار احساس گناه و احساس دین و مسئولیت را همواره به دوش خواهند کشید به سختی خوشحال خواهند شد و به سختی لبخند خواهند زد چون عادت کرده اند که در همه حال غصه بخورند و عادت کرده اند که حتی در اوج شادمانی ، از ترس پدر و مادر خنده های خود را قورت دهند و به ناراحتی بپردازند. مراجعین بسیاری را دیده ام که از اخلاق و رفتارهای سختگیرانه والدین خود به شدت در عذاب بوده اند و در سنین جوانی متوجه ریشه سرکوب احساسات در خود شده اند و برای درمان اقدام کرده اند.
سرکوب احساسات چه نشانه هایی دارد
- افرادی که مدام حالت پرخاشگری دارند
- افرادی که خندیدن برای آنها سخت و دشوار است
- افراد کنترلگر و عیب جو و منفی باف
- افرادی که در اضطراب و استرس به سر می برند و انگار آروم و قرار ندارند و گاهی از شدت استرس احساس ضعف می کنند یا مثلا سمت چپ بدنشان درد می گیرد
- آنهایی که از ابراز علاقه به همسر یا فرزندان و … امتناع می کنند
راههای مقابله با سرکوب احساسات
برای کنترل سرکوب احساسات نیازمند تمرین مداوم برای رسیدن به مهارت آن هستیم؛قرص و داروی مشخصی برای کنترل احساسات و سرکوب آن وجود ندارد تا بتوانیم با خوردن دارو آن را کنترل کنیم.
خودشناسی و رسیدن به خود دوستی
اول از همه باید خود را بشناسیم عواطف و احساسات و ضعف های خود را بشناسیم و شروع کنیم به بهبود ویژگی های فردیمان و خودمان را همانگونه که هستیم بپذیریم نه آنگونه که جامعه یا خانواده ما می خواهد. البته این به معنای عصیان و سرکشی نیست چون عصیان قطعا آسیب به همراه خواهد داشت و ما هر بار که از خوددوستی صحبت می کنیم منظورمان تبدیل شدن به خود واقعیمان بدون اینکه به خود آسیب برسانیم می باشد. پس تا جایی که می توانیم خلق و خو و عادات، سلایق و نیازهای خود را بشناسیم و تلاش کنیم که همواره خود بهتری از خود ارائه دهیم.
دنبال کردن علائق
مثلا اگر از موسیقی لذت می برید و به شما آرامش درونی می دهد حتما آن را دنبال کنید و بهانه نیاورید. هنر درمانی امروزه یک روشی از علم روانشناسی است که به روانشناس کمک می کند تا بتواند با آشکار کردن و شناسایی علائق و استعدادهای فرد، او را وارد شاخه هنری کند که به آن علاقه دارد و با دنبال کردن آن به اعتماد به نفس و احساس رضایت درونی می رسد
تلاش کنید احساس خود را بیان کنید
اگر برایتان سخت است از خانواده خود شروع کنید. مثلا مادر پدر یا فرزند، با ابراز علاقه کلامی می توانید کم کم خشم و عصبانیت خود را هم راحت بیان کنید و دیگر به دنبال روش سرکوب احساسات خود نباشید. اگر از کسی ناراحت هستید تلاش کنید با لحنی آرام و به دور از خشم یا کینه، ناراحتی خود بهمراه علتش را مطرح کنید.
برای شادی خود تلاش کنید
همواره می توانید با افکار مثبت و خوب، افکار منفی را از بین ببرید در واقع در ذهن خود دیگر جایی برای عواطف منفی نگذارید و فقط به اتفاقات مثبتی که ممکن است پیش بیاید فکر کنید. بدنبال شادی و رضایت از خود باشید باید تلاش کنید هر آنچه که شما را به وجد می آورد و به شما آرامش می دهد را شناسایی کنید. مثل درست کردن یک باغچه یا تغییر دکوراسیون و خرید وسایل جدید برای منزل یا اتاق خود که درنهایت بتوانید برای خود احساس رضایت و شادمانی ایجاد کنید.
معاشرتهای خود را بهبود ببخشید
اگر از روابط خانوادگی یا اجتماعی فرار می کنید کم کم سعی کنید وارد جمع شوید با دوستانی که دوستشان دارید بیشتر وقت بگذارید برای خوشحال کردن آنها تلاش کنید چون این هم یک روش ابراز اعلاقه است که از سرکوب احساسات پیشگیری می کند مانند خرید یک کادو یا انجام دادن یک کاری برای دوستان یا خانواده که هم در شما احساس قدرت و توانمندی می کند و هم عزت نفستان را بهبود می بخشد و هم روابط شما را بهتر می کند و گام به گام شما به ابراز علاقه و احساسات خود نزدیک تر می شوید.
دیدگاهتان را بنویسید