اولویت روابط زناشویی_چهار اولویت بسیار مهم در سبک زندگی روابط زناشویی
این اولویت ها عبارتند از: 1 کنترل 2 برتری طلبی 3 مهرطلبی 4 راحت طلبی
هرکس در هر لحظه فقط یکی از این اولویت ها را دارد اما در هر سبک زندگی، مقداری از این چهار اولویت دیده می شود. اولویت شما، دستورالعمل شما است. اولویت تان شما را وا می دارد رفتاری کنید که در راستای اهداف شما باشد. در ضمن اولویت ها همسو با تغییر باورها، اهداف، نگرش ها و ارزش ها تغییر می کنند.
اولویت کنترل کننده
اولویت کنترل کننده، کنترل خود، همسر و رابطه است. او با رفتار استبدادی یا فریبکاری انفعالی به قدرت و کنترل می رسد. در زندگی کنترل کننده چیزی به نام خلاقیت و خودانگیختگی وجود ندارد. کنترل کننده دوستان زیادی ندارد. همواره احساس تنهایی می کند و با مردم غریبه است. کنترل کننده به هیچ وجه تن به تحقیر نمی دهد. مزیت های بالقوه او عبارتند از قوه رهبری، برنامه ریزی و تولید. زن یا شوهری که اولویتش کنترل کردن است می تواند با ایفای نقش رهبر و فراهم آوردن فرصت تماس ، به رابطه زناشویی خود کمک کند. او مهارت زیادی در برنامه ریزی دارد و می تواند آدم مولد و با پشتکاری باشد. کنترل کننده ها مجذوب آدم های مهرطلب و فرمانبر می شوند و در عین حال محبوب این آدم ها هستند.
اولویت برتری طلب
اولویت برتری طلب این است که از دیگران بهتر باشد. برتری طلب برای رفع احساس نابرابری خود، به جبران افراطی پناه می برد تا احساس ارزشمندی کند. برتری طلب هرکاری می کند تا قابل تر، موثر تر، سرشناس و مفید تر شود. برتری طلب از کارهای بی معنا و بی هدف پرهیز می کند. در نتیجه همواره تحت فشار است و خیلی مسئولیت دارد. مزیت های بالقوه برتری طلب عبارتند از: مسئولیت پذیری، جاه طلبی، جسارت و زیرکی. همسر این آدم جسور و جاه طلب می تواند زندگی مهیج اما مملو از توقع داشته باشد. برتری طلب در خانواده ای بزرگ می شود که معیارهای سطح بالایی دارد.
اولویت مهرطلب
اولویت مهرطلب، جلب تایید دیگران است. زندگی زمانی برای مهرطلب معنا می شود که دیگران اورا تایید کنند. مهرطلب دائم به دیگران کولی می دهد و شعارش این است که یا دیگران را راضی کند یا بمیرد. مهرطلبان با دیگران غریبه اند و برای خود و دیگران احترام قائل نیستند.
مهرطلبان که به هیچ وجه نمی خواهند طرد شوند، از رشد و کمال خود مایه می گذراند. آنها به راحتی با دیگران تماس برقرار می کنند، مهربان هستند و دیگران را درک می کنند و با دیگران رو در رو نمی شوند. ولی چون همواره توقع تایید دارند و دوست دارند دیگران آنها را به جا آورند، گاهی اوقات احساس ناکامی می کنند.
اولویت راحت طلب
لذت بردن اولویت راحت طلب است. نیاز راحت طلب به عشق و محبت در اوایل زندگیش رفع نمی شود و او برای جبران این کمبود قدیمی، لوس و ننر می شود. راحت طلب ها از پاستعدادهای خود به طور کامل استفاده نمی کنند و مولد نیستند. همچنین هرطور شده از استرس و مسئولیت اجتناب می ورزند. مزیت های بلقوه راحت طلب ها عبارتند از: سهل گیری، متوقع نبودن، آرام کردن اوضاع، انعطاف پذیری و همدلی. کنار آمدن با راحت طلب ها کار آسانی است و می توانندهمکار و یار خوبی باشند به شرط آنکه همسرشان را تحت فشار نگذارد و از آنها نخواهد عوض شوند.
اگر اولویت تان را تشخیص داده باشید، می توانید به این سه سوال جواب بدهید
از چه چیزی اجتناب می کنم؟ چه بهایی بابت آن می پردازم؟ تا وقتی اولویتم این است، چه لطمه ای به رابطه زناشویی خود می زنم؟
بازی ها
زن و شوهر در جنگ کنترل، دنبال نفع خود هستد نه پیشرفت رابطه. برای رسیدن به هدف خود نیز به یک رشته ترفندها و روش های پیچیده قالبی یا بازی های مخرب متوسل می شوند. بازی ها، فاصله ایجاد می کنند و جلوی صمیمیت را می گیرند. اگر زن وشوهر به بازی های مخرب خویش پی ببرند می توانند رابطه ای صادقانه و بی بازی داشته باشند. آدمهایی که به جایگاه و تسلط، بیش از اهداف مشترک اهمیت می دهند بازی برتری را دنبال می کنند با تشخیص بازی هایی که در زندگی زناشویی انجام می دهیم، بهتر می فهمیم که چطور با رفتارهای بازی مانند، به اختلاف دامن می زنیم. البته تمام اختلافات زناشویی را با بازی ها نمی توانیم بفهمیم ولی با بازی ها می توانیم بفهمیم برای حفظ شان و سلطه خود از چه روش هایی استفاده می کنیم. وقتی بازی های خود را شناختید می توانید ارتباط صادقانه تری را جایگزین کنید و به کمک همسرتان راه حل رضایت بخشی برای اختلاف خود بیابید.
هرکس بازی های خودش را دارد و از قواعد خودش پیروی می کند. پس از خواندن مطالب زیر بینید آیا چنین بازی هایی را شروع کرده و در آنها شرکت کرده اید.
حق با من است؛ تو اشتباه می کنی
هدف از این بازی آن است که اشتباه ما ثابت نشود. ما این بازی را بدون توجه به اهمیت اتفاقات و وضعیت ها انجام می دهیم. مجری این بازی با ثابت کردن بر حق بودنش، بر همسرش مسلط می شود و کنترل رابطه را در دست می گیرد. در بازی هر دو نفر مدعی هستند که حق می گویند و هر دو منکر این هستند که دیگری درست می گوید. برای مثال یکی به دیگری می گوید << تو مست تر از آن بودی که بفهمی چطور خودت را به خریت زده ای>> در بازی، بازیگران بیش از
آنکه نگران کیفیت رابطه خود باشند، دنبال کنترل یکدیگر هستند.
حسابداری
هدف طرفین از بازی حساب و کتاب هم کنترل کردن یکدیگر است ولی ایندفعه با بدهکار و بستانکار کردن. طرفین در این بازی دنبال تراز کردن حساب شخصی خود هستند نه پر کردن حساب زندگی به عنوان مثال شوهر می گوید << پارسال تو درباره تعطیلات تصمیم گرفتی امثال نوبت من است>>. و زنش جواب می دهد << آره اما تو گفتی کجا برویم و من مجبور شدم به جای کاری که دوست دارم انجام بدهم، یکسره با تو تنیس بازی کنم>>. سپس شوهر می گوید << ولی در رستورانی که تو گفتی غذا خوردیم>>. و زنش جواب می دهد << یادت هست من دوست داشتم زمینی مسافرت کنیم و دریا را ببینیم ولی تو گفتی هوایی مسافرت کنیم؟>>
فرض در بازی حسابداری بر این است که زندگی یک مشت جمع و تفریق است و بس. زن و شوهر در این بازی پیوسته می خواهند نشان بدهند که ضرر کرده اند. کسانی که در این حسابداری روانی شرکت می کنند، احساس بی عرضگی می کنند. این بازی یکی از مظاهر بدبینی است و جایی برای همکاری نمی گذارد.
نمی خواهم در این باره حرف بزنم
زن و شوهر با سکوت، شکست ناپذیر می شوند. تا وقتی که زن یا شوهر سکوت کند، همسرش شانسی برای طرح ادعای پیروزی خود نخواهد داشت. در این بازی فقط دو پاسخ امکان پذیر است.
سکوت یا << نمی خواهم در این باره حرف بزنم>> را شروع می کنند که بازی دیگری را نبازند؛ درست مثل بچه ها که وقتی از شکست می ترسند می گویند << من دیگه بازی نمی کنم!>>
اعلان جنگ
نکته ظریفی در بازی اعلان جنگ وجود ندارد. بازی اعلان جنگ، یک جنگ کلامی تمام عیار است طرفین با جواب دادن پشت سر هم حملات یکدیگر، بر طبل جنگ می کوبند. انگیزه اصلی در این بازی، انتقام است. باور طرفین در بازی اعلان جنگ این است که << با فلان کار یا حرفت ناراحتم کردی. حالا نوبت من است که ناراحتت کنم>>.
همه اش تقصیر تو است
بازی همه اش تقصیر تو است، بازی مورد کلاقه کسانی است که عاشق جمع آوری بی عدالتی می باشند و صورت دیگری از بازی سرزنش است. در این بازی، زن یا شوهر به همسرش می گوید << همه اش به خاطر تو است>>. در این بازی چون همیشه حق با حمله کننده است، حمله اول خیلی مهم است. در این بازی یکنفر پیشدستی می کند و دیگری را مسئول اشتباه می داند. به این ترتیب همسرش را در موضع دفاعی قرار می دهد و آسیب پذیر می کند. در روابط زناشویی خود کدام واکنش های قالبی را نشان می دهید؟ به عبارت دیگر، کدام بازی ها را انجام می دهید؟ وقتی واکنش های خود را شناختید، از خودتان بپرسید چه چیزهایی را پنهان می کنم؟ چه چیزی را می خواهم ببرم؟ بازی ها، ارتباط صادقانه را خراب می کنند. بازی به قصد برد اجرا می شود. ما برای بردن بازی ها، هزینه سنگینی می پردازیم. از یکسو فرصت درد و دل صادقانه را از دست می دهیم و از سوی دیگر دلسوزی و توجه حاکم بر زندگی زناشویی بی بازی را.
چگونه روابط بی بازی در ارتباط زناشویی را جایگزین بازی ها کنیم؟
زن و شوهر باید دائم با هم گفتگو کنند و در گفتگو های خود، امید ها، نقشه ها و رویاهایشان را با یکدیگر در میان بگذارند. وقتی زن و شوهر ارتباط اثربخش ندارند، دچار سو تفاهم، احساس بیگانگی و تنهایی که همگی دشمن زندگی زناشویی هستند، می شوند. زن و شوهر با بررسی ارتباط خود می توانند جلوی بازی ها را بگیرند. برگزاری منظم نشست دلگرمی، فرصتی در اختیار زن و شوهر می گذارد تا یکدیگر را درک کنند و همسو شوند. همدلی و انعطاف پذیری، دو مشخصه اصلی رابطه بی بازی هستند. در چنین رابطه ای زیاد بر قدرت، کنترل و بردن تاکیذ نمی شود. روابط بی بازی، استرس کمتری ایجاد می کنند و اگرچه بر بردن تاکید ندارند، ولی زن و شوهر هر دو احساس می کنند برده اند. در بحث زیر نام بازی ها را تغییر می دهیم و نشان می دهیم که چطور می توانیم همکاری را جایگزین رقابت کنیم. بازی حق با من است؛ تو اشتباه می کنی را می توانیم، به می فهمیم چرا قضیه را اینطور می بینی، تو هم نظری داری تبدیل کنیم. در این مورد زن یا شوهر به جای آنکه بگوید << حق با من است>> نقطه نظر همسرش را در نظر می گیرد و به او نشان می دهد، باورها و احساساتش را می فهمد.
البته منظورش این نیست که تسلیم شده است بلکه به همسرش نشان می دهد که او را درک می کند و قبول دارد. بازی حسابداری را می توانیم به برد/برد تبدیل منیم که در آن طرفین حق و مسئولیت دارند. در این نوع رابطه زن و شوهر به جای متمرکز شدن بر نفع خود و نمره دادن بر یکدیگر، روحیه داد و ستد را بر زندگی حاکم می کنند، بدون آنکه فکر کنند چه کسی جلو است و چه کسی عقب. بازی نمی خواهم درباره آن حرف بزنم را می توانیم به این محبت است تبدیل کنیم. این محبت است جلوی فکر کردن طرفین به کنترل یکدیگر و به کرسی نشاندن حرف خود را می گیرد. همچنین نمی گذارد زن و شوهر موقع اختلاف، از یکدیگر انتقام بگیرند و بر طبل جنگ بکوبند. بلکه زن و شوهر را وا می دارد ببینند آ رفتارشان آنان را در مسیر اهداف بلند مدت زندگی زناشویی قرار می دهد یا آنان را از رسیدن به این اهداف باز می دارد. بازی همه اش تقصیر تو است را می توانیم به من هم مسئولم تبدیل کنیم. زن و شوهر با پذیرفتن مسئولیت رفتار خود می توانند راه حل های مشترک مثبت و رضایت بخش پیدا کنند. برای آن که درک جدیدی از رابطه زناشویی خودتان پیدا کنید، بازی رابطه را انجام بدهید. ما بازی رابطه را از بازی درمان بخش تئودور روبین، روانپزشک و مولف، اقتباس کرده ایم. هدف اصلی در این بازی، بردن رابطه زناشویی است. بنابراین در این بازی، اهداف مثبت شما در زندگی زناشویی از اهداف شخصی شما مهم تر هستند. اگر اهداف شخصی خود را به رابطه زناشویی ترجیح بدهید این بازی پیش نخواهد رفت. این بازی را هفته ای ده دقیقه اجرا کنید. هریک از طرفین، نیمی از وقت جلسه را به خود اختصاص می دهند. ابتدا یکی از طرفین، مشکل خود را بیان می کند. او مشکلش را طوری بیان می کند که منکر مسئولیت خودش نباشد. سپس طرف مقابل با بازخورد می فهماند که منظورش را فهمیده است. آنگاه به کمک یکدیگر راه حلی برای مشکل نفر اول پیدا می کنند. آنها باورها، احساسات، نیات و ارزش هایی را که زمینه بروز چنین مشکلی را فراهم کرده اند، کشف می کنند. بعد سخنان رد و بدل شده بین خود را فراموش کرده و آن را مثل چماق روی سر هم نمی کوبند. اگر مشکل خاصی به ذهنتان نمی رسد، غرور های خود را مطرح کنید برای مثال، غرور قوی بودن، غرور درست بودن، غرور اخلاقی بودن، غرور دلنشین بودن و غیره. می توانید از روش تداعی آزاد استفاده کنید.
در بازی از این کارها پرهیز کنید
سرزنش یکدیگر و پیدا کردن مقصر قطع کردن حرف یکدیگر فریب دادن یکدیگر سو استفاده و نیشدار حرف زدن و ایفا نکردن نقش قربانی دوست داشته شدن و راضی کردن یکدیگر به هر بهایی قضاوت اخلاقی در مورد یکدیگر توقع پاداش و قدردانی قلدری کردن برای یکدیگر به هر شکلی دروغگویی، ملاحظه کاری یا مبالغه.
هدف از این بازی آن است که بدون قضاوت کردن همسر خود را درک کنید. با تکرار این بازی، ارتباط شما با همسرتان بازتر می شود و بیشتر به یکدیگر احترام خواهید گذاشت و بیشتر با یکدیگر همدلی خواهید کرد. شما می توانید احساسات مثبت را جایگزین بدبینی کنید. بازی رابطه به شما می فهماند با کدام رفتارها می توانید رابطه گرم و محبت آمیزی با همسرتان داشته باشید. ما وقتی این بازی را درست یاد می گیریم که قوانین آن را رعایت کنیم. با رعایت قوانین این بازی، بتدریج آن را به طور خودکار انجام خواهیم داد. همچنین اگر می خواهیم رابطه پر محبتتری داشته باشیم باید را ه های جدید ارتباط را پیدا کرده و شیوه های ارتباطی کم تاثیر را کنار بگذاریم. برای ایجاد یک رابطه گرم و محبت آمیز، نکات زیر را رعایت کنید.
1. خودتان را بشناسید و بپذیرید. 2. فراموش نکنید که خودتان هستید که می توانید خودتان را خوشحال کنید نه همسرتان و نه زندگی مشترکتان. از سرزنش، توقع و متهم کردن دست بکشید. 3. هر وقت امکان داشت با همسرتان درد و دل کنید ولی از حضور نداشتن او نگران و ناراحت نشوید. 4. احساسات عمیق خود را با همسرتان در میان بگذارید. 5. << از خودتان بپرسید چه می خواهید و از آنچه بدست می آورید لذت ببرید>>. 6. از همسرتان قدردانی کنید و کاری کنید احساس دوست داشتنی بودن کند. 7. از یکی بودن خودتان لذت ببرید.
دیدگاهتان را بنویسید